کاش ادبیات کودک تابع مُد بود

این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفت‌وگو با ایسنا، درباره تبعیت ادبیات از م‍ُد اظهار کرد: پیروی از مد در ادبیات به خودی خود بحران‌زا نیست. این موضوع وقتی بحران‌زا خواهد شد که تبعیت جای خود را به تقلید بدهد. ادبیات یک مقوله جهانی است و هر جنبش یا جریان ادبی که در کشوری شکل بگیرد خواه ناخواه تاثیر خود را بر ادبیات سایر کشورها هم خواهد گذاشت. ادبیات پویاست، و جنگ، بیماری و خشکسالی نمی‌تواند مانع سیر تکوینی آن شود. مکتب‌ها و گونه‌های ادبی با توجه به نیازهای جامعه و با پیدایش بسترهای مناسب اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شکل می‌گیرند. خردگرایی افراطی کلاسیسم جای خود را به خیال‌گرایی شاعرانه رمانتیک می‌دهد و رمانتیسم احساساتی با افراط در خیال‌گرایی فردی جای خود را به رئالیسم می‌دهد و از دل رئالیسم، ناتورالیسم پدید می‌آید و ادبیات همین‌طور به سیر تکوینی خود ادامه می‌دهد.

او افزود: تبعیت از مد و مدگرایی در ادبیات اگر بر اساس نیاز باشد، اگر با دانش و آگاهی همراه باشد، نه تنها مضر نیست‌، سودمند هم هست، چرا که به رشد نویسنده و ادبیات کمک می‌کند. استفاده از گونه‌های مختلف ادبی توانایی نویسنده را بالا می‌برد، ظرفیت ادبیات را گسترش می‌دهد و کتاب‌ها را از تک‌صدایی شدن درمی‌آورد.

شمس سپس بیان کرد: این‌که نویسندگان دنبال جریانی تازه باشند، این‌که تمام داستان‌های‌شان را به یک سبک و سیاق ننویسند، این‌که از فرم‌ها و قالب‌های تازه استفاده کنند خوب است، اما همان‌طور که گفتم به شرطی که نیازش را احساس کنند و دانش، آگاهی و توانایی‌اش را هم داشته باشند. نیما این نیاز را احساس کرد، دانش و آگاهی و توانایی و جسارتش را هم داشت و شعر نو به وجود آمد و روح تازه‌ای در کالبد شعر دمیده شد.

خوشنویس خطبه فدکیه توسط 40 هنرمند
هم اکنون بخوانید

او خاطرنشان کرد: متاسفانه در ادبیات کودک و نوجوان ما جسارت لازم برای تغییر وجود ندارد. نویسندگان ما مثل بازیگری که در یک نقش جا افتاده است فقط از یک سبک و سیاق تبعیت می‌کنند. آن‌ها مثل کارمندانی هستند که به حقوق ماهانه‌شان وابسته‌اند و از ریسک کردن می‌ترسند. مثل رانندگانی هستند که فقط با یک دنده حرکت می‌کنند و جسارت استفاده از دنده‌های دیگر را ندارند. برای همین بیشتر کارها شبیه هم است. در ادبیات کودکان تبعیت از مد دیده نمی‌شود و گونه‌های مختلف ادبی تجربه نمی‌شود. نویسندگان این حوزه به آن‌چه دارند قانع هستند؛ یک فانتزی حیوانی ساده با چاشنی پند و اندرز، یا داستانی واقع‌گرا بدون پیچیدگی و با محتوای اخلاقی.

این نویسنده در ادامه بیان کرد: در این‌جاست که باید گفت کاش تبعیت از مد در ادبیات کودک وجود داشت. اکثر نویسندگان این حوزه روایت کردن را بلدند، اما چگونه روایت کردن را بلد نیستند. چگونه روایت کردن یعنی هر داستانی با توجه به ساختارش باید فرم و قالب خاص خود را داشته باشد. همه داستان‌ها را نمی‌توان با یک فرم و قالب نوشت. در ادبیات بزرگسال اما تبعیت از مد گاهی به حد افراط می‌رسد؛ مثلا در پیروی از پیچیدگی‌نویسی، چنان داستان‌های پیچیده‌ای می‌نویسند که  خودشان هم از درک آن عاجز می‌مانند چه رسد به مخاطب بخت‌برگشته. و یا گاهی چنان در فرم‌گرایی غرق می‌شوند که فراموش می‌کنند در کجا زندگی می‌کنند و برای چه کسانی می‌نویسند. 

محمدرضا شمس همچنین گفت: انسان یک موجود اجتماعی است، موجودی که با همنوعان خود در تعامل است و طبیعی است که تاثیرپذیر باشد و از مد تبعیت کند، اما این تبعیت باید تابع نیازهای جامعه باشد. باید بستر لازم برایش مهیا شود. باید در فرهنگ بومی ما جا بیفتد، باید بومی‌سازی شود تا بتواند جایگاه خود را بیابد. رئالیسم جادویی اگر در برهه‌ای از زمان سروصدا به پا می‌کند، جهانی می‌شود و طرفداران زیادی پیدا می‌کند دقیقا به خاطر آن است که از دل کشورهای آمریکای جنوبی بیرون آمده و بومی آن کشورهاست. از باورها و آداب و رسوم و سنن و اساطیر و افسانه‌های آن کشورها نشات گرفته است و برای همین به دل می نشیند و مخاطب‌پسند می‌شود. اگر قرار است نویسندگان ایرانی از این جریان استفاده کنند و به این شیوه بنویسند باید از فرهنگ و آداب و رسوم و سنن ایرانی استفاده کنند. باید آن را بومی‌سازی کنند وگرنه با نبود استقبال مخاطب روبه‌رو خواهند شد.  

میراثِ مهجور چمشیر؛ گزارش به باستان‌شناسان فردا
هم اکنون بخوانید

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × سه =

دکمه بازگشت به بالا