فرخ نعمتی در سریال «ولایت عشق» نقش امام رضا (ع) را ایفا کرده است. او با یادآوری خاطرات آن سال ها به ایسنا گفته است، «زمانی که در ابتدای کار، ایفای نقش آن بزرگوار را به من پیشنهاد دادند، طبیعی است که فضای خاصی ایجاد شد که من از گفتن و و حرف زدن درباره آن عاجز هستم. شاید دیگران با اشاره به نقشی که در سریال «ولایت عشق» داشتم، میگفتند با این اقدام موهبتی نصیب من شده و من انتخاب شدم. در آن زمان وقتی به گوش اطرافیان میرسید که من قرار است نقش امام رضا(ع) را ایفا کنم، همه میگفتند مگر میشود نشان داده شود، مگر میشود چهره امام رضا(ع) دیده شود. این یک سوال برای همه بود و البته امروزه برای خیلیها هنوز این سوال مطرح است که مگر امکان نداشت چهره امام رضا(ع) نشان داده شود؟ اما به اعتقاد من همینقدر هم به ما نشان میدهد که ما چقدر موفق بودیم.»
در جزییات پیشنهاد این نقش به فرخ نعمتی هم روایت است که گویا ابتدا اکبر زنجانپور (ایفاگر نقش فضل ابن سهل) با این بازیگر تماس می گیرد و او را به استودیو گلستان سیما فیلم در خیابان هدایت که دکور اولیه مجموعه «ولایت عشق» در آنجا قرار داشت، می کشاند.
نعمتی در بخشی از خاطراتش از بازی در این سریال گفته است، پس از آنکه بی خبر از همه جا به استودیو گلستان رفته است، مهدی فخیمزاده ـ کارگردان «ولایت عشق» ـ به او می فهماند که قرار است نقش امام رضا (ع) را بازی کند اما حتی ممکن است بدنش هم در کادر دوربین هم قرار نگیرد!
به این همه فرخ نعمتی بدون تردیدی ایفای این نقش را می پذیرد.
اما مهدی فخیم زاده که نویسندگی و کارگردانی سریال «ولایت عشق» را عهده دار بود، چهار سال پس از «تنهاترین سردار» این سریال مذهبی را می سازد و البته برای پذیرش ساخت این اثر، با چالش هایی درونی بسیاری مواجه بوده است؛ به نحوی که همان طور که خودش چند سال قبل در اعتماد نو به نقل از برنامه تلویزیونی چلچراغ گفته، در زمان ساخت سریال «ولایت عشق» ابتدا برای این کار تردید داشته است و حیدریان (از مدیران وقت تلویزیون) از او می خواهد که به مشهد برود و با خود امام رضا(ع) مشورت کند؛ پس سیما فیلم، برای رفتن به مشهد برایش بلیت می گیرد.
فخیم زاده ماجرا را چنین روایت می کند، «من با آقای دیگری رفتیم و در مسجد گوهرشاد از هم جدا شدیم و قرار یک ساعت بعد در آن مکان را گذاشتیم. آن جا مردم من را شناختند و سلام و علیک میکردند. من ضبطی به همراهم بردم و از مردم سوال می کردم که چرا امام رضا(ع) در این جا دفن است؟ خیلیها نمیدانستند که حتی امام عرب است و فکر میکردند ایشان رگ و ریشه ایرانی دارد. من دیدم که مردم به دیدن امام خود در مشهد میروند و خواستههایی دارند و امام رضا(ع) در وجود مردم زنده است و اگر دست به این کار بزنیم حتی ممکن است باعث سست کردن اعتقاد مردم شویم! البته خیلی گذشت و ماجرا برایم حل شد.»
در حقیقت داستان از این قرار بوده است که پس از ساخت «تنهاترین سردار» مدیران وقت تلویزیون در حوزه سریال سازی، کتابی درباره زندگی امام رضا(ع) به فخیم زاده می دهند تا بخواند و از او می خواهند که بر مبنای تجربیات قبلیاش سریال «ولایت عشق» را بسازد. با این همه بین ساخت این دو سریال چهار سال وقفه می افتد که یک سال آن صرف نگارش فیلمنامه و دو سال و نیم آن صرف ساخت می شود؛ چراکه «ولایت عشق» صدا روی صحنه بود و اولین بار هم بود که در سریالی معصوم را به شکلی نمایش می دادند.
در این بخش می توانید تیزر این سریال را مشاهده کنید:
اما چالش نمایش ندادن چهره امام رضا (ع) در سریالی درباره ایشان، موضوع دیگری بود که در آن زمان مهدی فخیم زاده و مسوولان وقت تلویزیون را به شدت درگیر خود کرده بود.
فخیم زاده درباره این مساله هم توضیح داده است: «در سریال ولایت عشق دو ابتکار تازه به خرج دادم؛ یکی این که معصوم حضور فیزیکی در این سریال داشت و صدایش هم شنیده شد. من این مساله را در شورای سیما فیلم مطرح کردم و گفتم من نمی توانم درباره کسی فیلم بسازم که شخصیت محوری ماجرا باشد و در تمام مدت او را نبینیم و از زبان آدم های دیگری دربارهاش بشنویم. این درام نمی شود و وجه نمایشیاش ناقص است. سنت این بود که تا قبل از «ولایت عشق» چیزی از معصومان نشان داده نشود. آن ها فرصتی برای جواب دادن به من خواستند؛ البته در این زمینه نظرات مراجع متفاوت است و آقای حیدریان به من گفتند صلاح نیست که چهره را نشان دهیم و از من پرسید که خودت جرأتش را میکنی؟ و من گفتم نه! آقای رضاداد که خیلی باهوش و متخصص بود ما را به مرکز صبا راهنمایی کرد و گفت دستگاهی در آن جا است و می شود کاری کرد. آن جا تست نورانی کردن شخصیت را انجام دادیم.»
او با اشاره به موضوع پُرمناقشهی تصویری کردن چهره معصومان (ع)، یادآور شده است: «در آن زمان چهره معصومان را به یاد آوردم که زمان کودکیام عکسشان در خانه مادربزرگم بود و صورتشان هاله نور داشت. در نهایت با آقای فرخ نعمتی صحبت کردیم که نقش امام معصوم را بازی کند و ایشان هم با میل و رغبت بازی کرد به این شرط که بعد صورتش را نورانی کنیم و به کسی هم نگوییم بازیگر این نقش کیست! برای نمایش چهره معصوم چراغ خاموش جلو رفتیم و به جز من و آقای حیدریان و رضاداد و آقای لاریجانی کسی از این موضوع خبر نداشت. هر کسی هم می پرسید می گفتیم همان سنت قبلی است! وقتی زمان پخش رسید من خیلی آشفته بودم که چه اتفاقی قرار است بیفتد و خوشبختانه اتفاقی نیفتاد و دیگر در قسمت هفتم و هشتم آقای مکارم شیرازی نامه تائیدیه را نوشت و آقای لاریجانی عنوان کرد که آن نامه در ابتدای سریال آورده شود و مشکلات هم حل شد اما من دیدم که این یک بار حل شد و بعدها باید چه کنم؟!»
این کارگردان آثار دینی ـ تاریخی در عین حال با اشاره به این که خود علاقه ای برای نمایش چهره معصومان ندارد، عنوان کرده است: «به خاطر این که هر کسی اعتقاداتی دارد نمی توان این کار را کرد. همان زمان فکر کردم کدام بازیگر را باید جای امام رضا(ع) بگذارم؟! چون این امام برای هر کدام از ما یک تصویر زیبا دارد و این زیباترین چهره وقتی به شکل عینی دربیاید، حتما می شکند. در نتیجه من صلاح نمی دانم که معصوم را نشان دهم و از طرفی همان زمان به شک افتادم که گفتن جزئیات زندگی ائمه برای مردمی که ارادت بسیاری دارند اصلا لازم است؟!»
مهدی فخیم زاده با اشاره به این که تصویر در عین بهره مندی از ابزارهایی قدرتمند، توانایی ارائه همه چیز را ندارد، گفت: «مدیوم تصویر این قدرت را ندارد که بتواند به تمامی موجب انتقال مفاهیم دینی شود.»
اینگونه می شود که مهدی فخیمزاده پس از ساخت ۲ اثر تاریخی ـ دینی و پیشنهادهای مشابهی که به او برای کارگردانی می شود، این کارها را قبول نمی کند. خودش در توضیح دلیل این تصمیم گیری چنین عنوان کرده است: «بعد از ساخت «ولایت عشق» به من پیشنهادات زیادی شد به خصوص ساخت مجموعهای درباره امام حسین(ع) و زندگی ابوطالب(ع) که خیلی دربارهاش صحبت شد. اما من دیگر به سراغ این کار نرفتم و دو دلیل اساسی دارد که یکی این است که روایتهای تاریخی و دینی مختلف است و اظهارنظرهای مختلفی توسط آدمها انجام شود و خیلی خودمانی بگویم که این کار مبصر زیاد دارد که صاحب نفوذ هم هستند. حالا در زمینه تاریخی آدم سعی میکند چیزی خلاف را نیاورد اما درباره شریعت و اعتقادات سخت است.»
مهدی فخیم زاده پس از ساخت ولایت عشق، چند سریال دیگر چون «خواب و بیدار»، «هم نفس»، «حس سوم»، «بی صدا فریاد کن» و «ساختمان ۸۵» را سخت که اغلب در ژانر پلیسی قرار داشتند و در جذب مخاطب موفق هم بودند.
او همکاری با یک پروژه مذهبی تاریخی را در سال ۸۹ ـ ۱۰ سال پس از ولایت عشق ـ بار دیگر پذیرفت و این بار در مقام بازیگر و نه کارگردان و نویسنده در پروژه «مختارنامه» مقابل دوربین داوود میرباقری رفت.
انتهای پیام