پایان مرد حمایت‎های «یک‎تنه»

به گزارش ایسنا، «حجت‎الاسلام روح‎الله حسینیان» در سال ۱۳۳۴ در آباده استان فارس متولد شد. پنج‌ساله بود که خانواده‎اش به یکی از روستاهای آباده به نام «صُغاد» مهاجرت کردند و او نیز تحصیلات متوسطه دوره اولش همان‌جا تکمیل شد.

از پانزده‌سالگی به آموزش دروس طلبگی تمایل یافت و ابتدا در مدرسه «ولی‎عصر» که تحت مدیریت «آیت‎الله محمدمهدی ربانی املشی» قرار داشت، نام‎نویسی کرد، اما یکی‎دوسالی بیشتر در آنجا دوام نیاورد و با شنیدن آوازه مدرسه «حقانی» قم، تصمیم گرفت دروس حوزوی را در آنجا ادامه دهد.

حسینیان دوره هشت‌ساله آموزش در حقانی را نزد استادانی همچون «آیت‎الله سیدمحمد بهشتی» و «آیت‎الله علی قدوسی» پشت سر گذاشت و نهایتاً در سال ۱۳۵۹ فارغ‎التحصیل شد. در همان دوران طلبگی با چهره‎هایی همچون «مصطفی پورمحمدی»، «علی فلاحیان» و «غلامحسین محسنی‎اژه‎ای» که همگی در حقانی شاگردی می‎کردند، آشنا شد.

او کمی پس از پایان دوران طلبگی و معمم‎شدن، تلاش کرد تا همچون بسیاری از روحانیون که در پی وقوع انقلاب و ایجاد تحولی اساسی در دستگاه قضایی از یک‎سو و نیاز روزافزون نظام نوپای جمهوری اسلامی به قضات آشنا با قوانین فقهی برای رسیدگی به پرونده‎ها از سوی دیگر، جذب این مجموعه شود که در گام نخست با حکمی به‎عنوان قائم‎مقام دادستانی در مشهد آغاز به کار کرد. حسینیان پس از کسب تجربیاتی مشابه در سیستان و بلوچستان، راهی تهران شد و در شعبه چهارم دادگاه ویژه روحانیت به ریاست دست یافت.

 فعالیت‎هایش در دستگاه قضایی در طول دهه شصت همچنان ادامه پیدا کرد و او را به مقام ریاست یکی از شعب دادگاههای عمومی تهران نیز رساند. با تأسیس وزارت اطلاعات و انتخاب «حجت‎الاسلام محمد محمدی ری‎شهری» به عنوان وزیر، همکاری‎های وی در مقام یک مسئول قضایی با این مجموعه آغاز شد. او جانشین نماینده دادگاه انقلاب در این وزارتخانه بود و همزمان در کنار کار قضاوت به عنوان عضو هیئت منصفه در بسیاری از دادگاه‎های وقت حاضر می‎شد. مسئولیتی که در طول دهه هفتاد هم ادامه یافت و عضویت وی در دادگاه‎های غلامحسین کرباسچی و عبدالله نوری را به کارنامه‎اش افزود.

با آغاز دوره موسوم به اصلاحات و انتخاب سیدمحمد خاتمی به عنوان رئیس‎جمهوری، در پاییز سال ۱۳۷۷ پرونده‎ای با عنوان «قتل‎های زنجیره‎ای» در فضای سیاسی و رسانه‎ای کشور مطرح شد که پس از انتشار بیانیه وزارت اطلاعات در این زمینه و آغاز رسیدگی به آن، روح‎الله حسینیان در اعتماد نو به نقل از برنامه‎ای تلویزیونی با نام «چراغ» حاضر شد و از احتمال وقوع این قتل‎ها توسط هواداران جریان اصلاحات سخن گفت. او این نظریه را مطرح کرد که انجام این قتل‎ها برای قبضه وزارت اطلاعات توسط دوم‏خردادی‏ها صورت گرفته است. به دنبال این سخنان و انعکاس آن در نشریات آن زمان، توجه رسانه‎ها به حسینیان جلب شد و او نیز با اظهارنظرهای گاه‎به‎گاهش درباره این پرونده و شخص «سعید امامی» از متهمان اصلی آن، توجه را تشدید کرد.

56 درصد نامزدهای انتخابات در استان مرکزی تایید صلاحیت شدند
هم اکنون بخوانید

فعالیت‎های دیگر او همچون ریاست بر مرکز اسناد انقلاب اسلامی از سال ۱۳۷۴ و انتشار مجموعه‎ای از خاطرات، اسناد و کتاب‌های تألیفی در زمینه انقلاب و نیز سابقه دو دوره نمایندگی وی در مجالس نهم و دهم، همواره زیر سایه سخنان معمولاً خاص و دیدگاه‎های عمدتاً شاذش قرار گرفت و کمتر کسی به این ابعاد کار او، به ویژه تلاش‎هایش در مرکز اسناد برای ثبت خاطرات جمع کثیری از انقلابیون توجه کرد.

حسینیان در مناظره‎ای با احمد زیدآبادی درباره محمد مصدق و شخصیتش، او را «چاپلوس» توصیف و ادعا می‏کرد «مصدق قبل از سال ۱۳۲۹ از مخالفان ملی‎شدن صنعت نفت بود.» او معتقد بود مصدق «ناسیونالیست نبود و دوست داشت در سوئیس زندگی کند.» همچنین به مبارز بودن وی نیز باوری نداشت و تاکید می‎کرد: «هروقت اوضاع سخت می‌شد مصدق به احمدآباد می‎رفت و به زندگی شخصی‎اش می‌پرداخت.»

با پایان دوران هشت‌ساله دولت اصلاحات و روی کار آمدن محمود احمدی‎نژاد، حسینیان از مدافعان و حامیان سرسخت او بود و از دیپلماسی دولت «مهر» و سیاست‎های داخلی و مواضعش نسبت به جریان مخالف خود بسیار تمجید می‎کرد. کار تا جایی پیش رفت که در اواخر دولت دوم احمدی‎نژاد و به دنبال بروز اختلافاتی میان او و حیدر مصلحی وزیر وقت اطلاعات برخی سخن از تمایل رئیس دولت به انتخاب حسینیان به عنوان وزیر اطلاعات به میان آوردند. ادعایی که البته همان زمان از سوی شخص حسینیان تکذیب شد و طرح چنین ادعایی را «فتنه افراد فتنه‎گر» دانست.

او البته حمایتش از احمدی‎نژاد را تا سالهای پایانی دولت وی ادامه داد و حتی در اظهار نظری تصریح کرد که «من نه به عنوان یک عضو جبهه پایداری بلکه به عنوان شخص خودم می‎گویم که اگر احمدی‎نژاد بخواهد به قدرت بازگردد، بازهم از او حمایت می‎کنم.» موضعی که ظاهراً دوام چندانی نداشت چرا که در فرودین ماه ۹۲ در واکنشش به اخباری مبنی بر حمایت او از اسفندیار رحیم مشایی برای انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری، تاکید کرد: «مشایی کیست که من از او دفاع کنم؟ دولت احمدی‎نژاد چیزی باقی نگذاشته که بخواهم از آن دفاع کنم.»

واکنش سخنگوی وزارت خارجه به پیشنهاد هماهنگ کننده اروپایی برجام
هم اکنون بخوانید

در مجلس نهم نیز دفاعیات جنجالی او از سعید مرتضوی همچنان در یادها باقی است. آنجا که پشت تریبون رفت و گفت: «مرتضوی کیست و چه گناهی مرتکب شده است؟ او از قضات انقلابی است که در مدت هشت ساب حاکمیت اصلاح‎طلبان مردانه در برابر توطئه‎گران و روزنامه‎های زنجیره‎ای ایستاد.

او مردی است که در فتنه ۸۸ هم با بصیرت ایستادگی و بدون هیچ محافظه‎کاری با اخلالگران و اشرار برخورد کرد.» او در مجلس دهم نیز نظرات خود را با همان صراحت همیشگی بیان می‎کرد و در ۶ آذر ۹۲، توافق ژنو را پایمال کردن تمام حقوق غنی‌سازی ایران دانست و تاکید کرد که این توافق چیزی برای حق غنی‎سازی ایران باقی نمی‎گذارد. اما در عین حال معتقد بود که توافقنامه ژنو «نه جام زهر است و نه شادی‎آفرین. بلکه انعطافی ضروری برای تقویت درون‌‎سازی جمهوری اسلامی است.»

حسینیان عادت به بیان سخنان جنجالی را تا آخرین روزهای حیات خود حفظ کرد و مدتی پیش از بستری‎شدن در بیمارستان در یکم تیرماه سال جاری در گفت‎وگویی با اشاره به مرگ قاضی منصوری در بخارست تاکید کرد: «متهم اصلی در این زمینه پلیس بین‎الملل است.» او از «نقش احتمالی منافقین» هم در انجام این کار سخن گفت و پرداختن غربی‎ها به این ماجرا را «سرپوشی برای اعتراضات داخلی» خودشان دانست.

شاید آخرین جمله‎ای از حسینیان که می‎تواند تا سال آینده همچنان مورد توجه و تأمل باشد، تحلیل او از انتخابات ۱۴۰۰ است که در آن ضمن ردکردن حضور اصولگرایان با کاندیداهای متعدد در انتخابات، پیروزی نهایی را در هر صورت از آن این جریان دانست. او در عین حال تاکید کرد که ابراهیم رئیسی بعید است بار دیگر کاندیدا شود و وقتی از این نماینده سابق مجلس پرسیده شد نظرش درباره محمدباقر قالیباف و کاندیداتوری وی چیست، به صراحت او را نمونه و الگوی خوبی برای کار اجرایی توصیف کرد و کاندیداتوری مجدد شهردار اسبق تهران در انتخابات را «اتفاق عجیبی» نخواند و تلویحاً از نظر مساعد خود در این باره پرده برداشت.

رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، عضو جبهه پایداری، نماینده اسبق تهران در مجالس نهم و دهم آخرین روزهای عمر خود را در بیمارستان خاتم الانبیا گذراند و پس از طی یک دوره بیماری در روز چهارم شهریورماه در سن ۶۵ سالگی درگذشت. خانواده‎اش هنوز حاضر به اعلام علت دقیق فوت وی نشده‏اند اما برخی از رسانه‎های نزدیک به حوزه علمیه و صداوسیما علت آن را ابتلا به ویروس کرونا اعلام کرده ‏اند.

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

15 + هفت =

دکمه بازگشت به بالا