این هنرمند تئاتر در گفتگو با ایسنا تاکید کرد که با رویاهای رنگی رنگی و آواز و بادکنک نمیتوان به آسیبشناسی مسایل نوجوانان پرداخت بلکه باید درباره پرتگاههای روانی و تنگناهای اخلاقی بین انسان با انسان حرف بزنیم که اگر نزنیم، خلاء آن به صورت اختلال و بحران دیده میشود.
او که دو سال پیش نمایش «پدران» را درباره روابط میان پدران و دختران روی صحنه برده بود، به نقش تاثیرگذار تئاتر بر رشد شخصیت کودکان و نوجوانان پرداخت و توضیح داد: پُر واضح است که تئاتر باعث رشد هوش تماشاگرانش و قدرت گفتگوی انسان با خویشتن میشود. به طور مثال وقتی کسی در سرحد جنون دچار حسادت شده و تئاتر دیده، میداند چگونه با این حسادت خود گفتگو کند چون در تئاتر یا مستقیما این را میآموزیم یا غیر مستقیم، جایی از شخصیتمان تقویت میشود که به ما این مهارت را میآموزد که با خود حرف بزنیم.
او ادامه داد: کسی که ترسیده، کسی که تحقیر شده، کسی که رشد یا پسرفت کرده، اگر تئاتر دیده باشد، ماهرانهتر با اینها رو به رو میشود اما وقتی تئاتر ندیده باشد، زبر و خشکتر با این وضعیتها رو به رو میشود.
فرشیدی سپهر تاکید کرد:اینجا منظورم از تئاتر ، دیدن تئاتر در سالنهای پیشرفته تئاتری نیست بلکه هرگونهای از نمایش از قصهگوییهای ساده بگیرید تا تئاترهای میدانی که در روستاها هم اجرا میشود و تئاترهایی که در سالنهای پیشرفته به صحنه میرود، فرقی نمیکند، همه اینها اثرگذار است.
او با ابراز تاسف از قتل «رومینا» دختر نوجوان تالشی به دست پدرش افزود: اما اجازه دهید به یک خلاء اشاره کنم. همین چند وقت پیش پدری، دختر خود را نابود کرد. در این میان مسئول کیست؟ گروههای نمایشی که غالبا به خنداندن مردم میپرداختند و داستانهای فانتزی را درباره یک دزد دریایی، دختری در مزرعه آفتابگردانها، بادکنکها و … میگفتند و هرگز به داستانهای ظریفی درباره روابط پیچیده بین پدر و دختر و مادر و پسر نمیپرداختند، در این لحظه مسئول هستند.
این کارگردان با اشاره نقش تعیینکننده هنرمندان در پرداختن به مسایل نوجوانان اضافه کرد: انگار این گروهها نکتهای را که باید درباره آن حرف میزدند، کنار گذاشتند و این خلاء در جامعه احساس میشود. بنابراین پر واضح است که تئاتر، اثرات پیشبرندهای بر ذهن بشر دارد امااین هم مبرهن است که ما در جامعه خودمان این اثرات پیش برنده را نداریم یا بسیار بندرت و ضعیف داریم.
فرشیدی سپهر با تاکید بر نقش مهم تئاتر در فراهم کردن زمینه گفتگو میان افراد یک جامعه خاطرنشان کرد: بله تئاتر میتواند تاثیرات بسیار زیادی در تقویت قدرت گفتگو در انسان داشته باشد و اصلیترین گفتگو هم گفتگو با خویشتن است سپس گفتگو با دیگران.
او در عین حال متذکر شد: اما من به عنوان یک تئاتری وقتی در تئاتر خودم این قدرت را در بشر تقویت نمیکنم و فقط او را میخندانم و به یک داستان خارجی بامزه مشغول میکنم، فردا روزی در برابر جامعهام که از بی گفتگویی رنج میبرد، جنایت و قهر و دزدی میکند، دو تکه میشود و … مسئولم.
کارگردان نمایش «عقل صورتی» تاکید کرد: اتفاقا ماجرای «رومینا» هشدار بزرگی بود برای فعالان حوزه کودک و نوجوان که بدانیم فقط قصه گفتن درباره رویاهای رنگی رنگی ثمربخش نیست. ما باید درباره پرتگاههای روانی و تنگناهای اخلاقی بین انسان با انسان حرف بزنیم. اگر نزنیم، خلاء آن به صورت اختلال و بحران دیده میشود.
فرشیدی سپهر در پاسخ به این پرسش که چرا هنرمندان کمتر به خلق اثر هنری برای گروه سنی نوجوان میپردازند، توضیح داد: یکی از دلایلی که مدیران، گروههای نمایشی و فعالان در این زمینه به این حوزه نمیپردازند، این است که کسب درآمد از مهدکودک و خردسالان راحتتر است. آنها انبوه هستند. بیاختیار و مفعولانه به تئاتر آورده میشوند و به این واسطه یک اجراگر تئاتر میتواند در آمد کلانتری داشته باشد اما نوجوانان بندرت به تئاتر میآیند. آوردن یک دبیرستان پسرانه یا دخترانه به تئاتر به مراتب مشکلتر از آوردن یک مهدکودک به تئاتر است.
او ادامه داد: به همین دلیل هنرمندی که توسط مدیران و خودش یاد گرفته که به معیشت خود فکر کند، طبیعتا رسالت خود را کنار میگذارد و به دنبال گونهای از تماشاگران میگردد که پول بیشتری به جیبش سرازیر کنند. این یکی از دلایلی است که ما تولیدات برای نوجوانان کمتر داریم.
این هنرمند درباره دیگر دلایل کمکاری در حوزه نوجوانان گفت: نکته دیگر این است که نوجوانان را نمیتوان با بادکنک و اسمارتیز گول زد. آنان میخواهند درباره خدا، مرگ، حیات، تولد بچه، عشق و … حرف بزنند و چیزهایی بدانند. هنرمندی که میترسد درباره اینها حرفی بزند، مدیری که میترسد برای اینها مجوز صادر کند، مادر و پدری که میترسد از گروههای هنری مطالبهگر باشد تا در این زمینه کار کنند، مانعی میشود بر سر راه تولید.
او که خود معتقد است برای گروه سنی کودک کار میسازد،خاطرنشان کرد: من برای کودکان تئاتر میسازم اما چون در تئاترِ کودکم با مردم و بچهها حرفهای جدی و بنیادی میزنم، منتقدان نصفه و نیمه اسم آن تئاترهای جدی مرا برای کودکان، تئاتر نوجوانان میگذارند در حالیکه اگر شجاع باشیم، میبینیم که نوجوان میخواهند درباره عشق، ارتباط زنانه مردانه، پول، وجود یا عدم وجود خداوند، شناخت ادیان و مسایلی از این دست حرف بزنند. اگر شجاع باشیم، باید درباره این چیزها با نوجوانان صحبت کنیم.
فرشیدی سپهر اضافه کرد: من هنوز نتوانستهام آن طور که میخواهم برای نوجوانان چیزی بسازم. از نظر من «پدران» تئاتری است برای کودکان. موضوعی که در آن مطرح میشود که همانا گفتگو با خویشتن و سرزنده نگه داشتن رابطه پدران و دختران و سرزنده نگه داشتن چشم تیزبین و دروننگر انسان است، برای کودکان نقل شده نه برای نوجوانان. نوجوانان حرفهای بسیار مگوتر و عمیقتری را لازم دارند.
او که تجربه کار با گروههای نوجوان را در شهرهای گوناگون داشته است،ادامه داد: بنابراین خودم نمایش «پدران» را برای کودکان میبینم نه نوجوانان. نوجوانان درباره تیترهایی که در همین گفتگو گفتم، نیاز به گفتگو دارند. تجربیات گوناگونی با نوجوانان داشتهام، نوجوانانی که سخت زندگی میکنند در خانوادههای مشکلدار در حاشیه شهر یا شهرهای مرزی. نوجوانانی که در شهرهای ثروتمند در خانوادههای مرفه زندگی میکنند و همه اینها دچار یک مشکل هستند؛ قادر به گفتگو با خودشان نیستند.
او از دیگر مشکلات نوجوان نیز سخن گفت و توضیح داد: آنان الگوهای محدودی را میشناسند که اغلب مشهور، پولدار ، دکتر ، خلبان یا ورزشکار هستند و الگوهای بسیار کمی را از میان خردمندان، هنرمندان، مولفان و دانایان میشناسند. این بحران بسیار بزرگ است.
مهدی فرشیدی سپهر در پایان هشدار داد: یک نوجوان باید صد انسان پیشرفته را بشناسد نه ده نفر را که سه نفرشان فوتبالیست هستند و دو نفرشان هنرپیشه معروف و دو نفرشان هم خلبانهای بینالمللی. این کافی نیست. بنابراین در سراسر این شهرها و در میان فقرا و ثرتمندان، نوجوانان را دچار این دو مشکل میبینم؛ مدرکگرا و تحصیلزده هستند و میخواهند مشهور و پولدار باشند و الگوهای زیادی را نمیشناسند و دیگر اینکه قادر نیستند بدون جنگ و دعوا با خودشان گفتگو کنند.
انتهای پیام