به گزارش ایسنا، رویکرد قابل نقد تلویزیون و برای مثال ویژهاعتماد نو به نقل از برنامهای در شبکه اول برای آنتن دادن به تازهنفسان پاپخوان تا جایی پیش رفته که به بهانه خوشایند مخاطب، در شبهای منتهی به نوروز در هر قسمت شاهد حضور خوانندههایی هستیم که با اجرای پلیبکهای غیرحرفهای، در حقیقت میکروفون به دست در دلشان آواز میخوانند و رقم مالی افتخار حضورشان را هم در عین حال بالا و بالاتر میبرند! البته در این میان افردای هم هستند که مدعی هنرنمایی زنده در استودیوها میشوند و بعضا فاجعههایی را رقم میزنند که تا مدتها بعد از پخش زنده در فضای مجازی دست به دست شده و در حقیقت دستاویزی میشوند برای خنداندن مخاطبی که از تماشا محروم مانده است!
به اعتقاد کارشناسان امر، این شرایط در حالی در شبکه اول سیما با عنوان «شبکه ملی» رقم میخورد که هنرمند واقعی موسیقی ایرانی در به در به دنبال فرصتی برای شناساندن خود و هنرش به مردم کشورش است و تا جایی از کمک رسانه ملیاش در این مسیر ناامید میشود که از طرق مختلف در تلاش برای یافتن روزنهای هر چند کوچک است.
نمونههایی از تلاشهای اخیر در این حوزه را میتوان در نامه انجمن موسیقی ایران به رییس صداوسیما جست و جو کرد که در آن به صراحت درخواست شده است که تلویریون امکان نمایش و پخش عمومی اجراها و اعتماد نو به نقل از برنامههای موسیقایی هنرمندان بهنام گذشته را فراهم کند.
این نامه با طرح پیشنهاد «رفع ممنوعیت نمایش ساز از سیمای ملی» از تحقق آن به عنوان حقی یاد کرده است که سالها است به زعم نگارندگان نامه، بی هیچ توجیه قانونی، شرعی و اخلاقی از اهالی موسیقی دریغ شده است.
همچنین در بخش دیگری از نامه انجمن موسیقی ایران به علیعسکری آمده است: «موسیقی ایران هنرمندان بزرگی دارد که جایگاه و محبوبیت والایی در میان هموطنانمان دارند. امروز روز سرنوشت است و موسیقی و هنرمندان موسیقی ایران میتوانند و باید در عبور جامعه از شرایط بحرانی نقش بسیار موثری داشته باشند تا با اجرای هنر خود به جامعه روحیه و توان بیشتری برای چیرگی بر چنین رخداد و شرایط سهمناکی ببخشند.»
از سویی در برخی از معدود اعتماد نو به نقل از برنامههای موسیقی تلویزیون هم مشاهده میشود در فرآیندی، نتیجه آن است که اینگونه اعتماد نو به نقل از برنامه ها هم محتوای اعتماد نو به نقل از برنامه و هم سلیقه مخاطب خود را به جای ارتقاء، به سمت موسیقی قهوهخانهای می برند.
اما پرسش اینجاست که در کنار هنرمندان واقعی کشور، مخاطبی که دلش موسیقی اصیل ایرانی میخواهد، کجا باید به دنبالش بگردد؟ مخاطبی که موسیقی را جدی دنبال کرده و کیفیت اجرا را در یک نگاه تشخیص میدهد، تکلیفش چیست؟
مسابقه شبکههای تلویزیونی در قاپیدن خوانندههای دست چندم که در روزهای پایانی سال به اوج خود میرسد، چه روندی را برای سطح کیفی جریان موسیقی در صداوسیما و البته کشور قرار است رقم بزند؟
برای پاسخ به این پرسشها پایگاه خبری ایسنا با مدیر گروه فرهنگ رادیو ایران گفتوگویی داشته که در زیر میخوانید:
مدیر گروه فرهنگ رادیو ایران درباره حضور خوانندههای دست چندم در اعتماد نو به نقل از برنامههای تلویزیونی و اجراهای سخیف، میگوید: تلویزیون به دنبال چهرههایی است که مخاطب عام و بدون شناخت، آنها را دوست دارد.
یدالله گودرزی درباره کیفیت موسیقی که این روزها در تلویزیون شاهدش هستیم، اظهار میکند: متاسفانه بخشی از تهیهکنندگان تلویزیون فاقد شناخت در حوزه موسیقی بوده و مصرفکننده گونهای از موسیقی هستند که عامهپسند و فاقد ارزش است، آنها سلیقه خود را اعمال میکنند در نتیجه سطحیترین چهرهها در حوزه موسیقی به آنتن تصویری رسانه ملی می رسند.
او ادامه میدهد: البته بعضا اعتماد نو به نقل از برنامههای خوبی برای موسیقی در شبکههای تخصصیتر پیدا میشود که تعدادشان اندک است.
گودرزی تاکید میکند: اعتماد نو به نقل از برنامههای گفت و گومحور ، ترکیبی، جُنگ و…. عمدتا با هنرپیشهها و خوانندههای سطحی پر میشوند و از حضور نویسندگان، شاعران، فلاسفه و صاحبنظران و موسیقیدانهای برجسته تهی هستند.
این مدیر رادیو وضعیت فعلی موسیقی در تلویزیون را جدا از وضعیت موسیقی در جامعه نمیداند و اضافه میکند: با وجود فناوریهای جدید هرکسی می تواند آرزوهایش را جامه عمل بپوشاند. خیلی ها هم دوست دارند خواننده بشوند و با کمک پول و نرم افزار میشوند جامعهی بی معیار هم آنها را میپذیرد. الان خیلی از هنرپیشهها خوانندگی میکنند! بسیاری از آهنگسازان خودشان خواننده شدهاند، بسیاری از این خوانندگان که نمیتوانند یک نامه معمولی را بنویسند ترانهی کارهایشان را مینویسند؛ آنهم در سطحیترین شکل ممکن! مخاطب کمحوصله و بدون شناخت هم آنها را میپذیرد و طرفدارشان میشود. این آثار بعضا به تلویزیون هم راه پیدا میکنند.
گودرزی در ادامه یادآور میشود: همین امسال، رهبر انقلاب هم به آثار بی هویت موسیقی و کلام سطحی آنها اعتراض شدید کردند اما متاسفانه اقدام موثری از سوی دستگاههای فرهنگی مشاهده نشد.
او با مقایسه کیفیت موسیقی ارائه شده در رادیو و تلویزیون میگوید: باز جای شکرش باقی است که در رادیو ، چنین آثاری پخش نمیشود و به مقررات و ضوابط عمل میشود. باید در تلویزیون هم این مقررات با جدیت اعمال شود.
او درباره اهمیت موسیقی اصیل و با کیفیت اظهار میکند: باید یک بار برای همیشه همه به این نتیجه برسند که وجود موسیقی درست برای جامعه لازم است. باید عقلای قوم، مسئولان عالیرتبه، علما، متنفذان و مصلحان جامعه را قانع کنند جامعه به موسیقی خوب نیاز دارد. موسیقی نقش مهمی در تلطیف احساسات جامعه دارد و می تواند در اعتلای فرهنگ و دانش و اندیشه به کار آید. آنگاه برای موسیقی کشور اعتماد نو به نقل از برنامه ریزی درستی شود، موسیقی یک دانش است؛ مثل شعر، مثل فیزیک، آن را باید آموخت تا خوب و بدش را تشخیص داد. کودکان، نوجوانان و جوانان باید شناخت موسیقی داشته باشند تا به سمت موسیقی خوب بروند، وگرنه وضع از این بدتر خواهد شد.
انتهای پیام