اساسا در میان شنوندگانش افرادی هم هستند که دغدغهشان کسب و کار است و اوقات فراغت زیادی هم ندارند و بهترین زمان آنها برای استفاده از محتوا، در ماشین یا زمانهای کوتاه استراحتشان است که بهترین و مناسبترین شیوه ارائه محتوا به آنها، صوت است. بر این اساس اکنون پلتفرمهایی برای بهاشتراکگذاری فایلهای صوتی ایجاد شده و افرادی که در حوزه تولید محتوای صوتی هستند، میتوانند از این زیرساخت استفاده کرده و فایلهایشان را در این بستر قرار دهند تا علاوه بر شبکه اطرافیانشان، شبکه شنوندگان هم آنها را بشنوند و بازخورد دهند. از سوی دیگر اگر این فایلها بهادار باشد، میتوان آن را فروخت یا به واسطه زیرساخت موجود، نوعی درآمدزایی هم داشت.
از سوی دیگر کار بزرگتری که در حوزه رسانه انجام شده، تکنولوژی پادکستینگ است. شنیدن پادکست از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸ از رشد بالایی برخوردار بوده که آن را در رتبه هفتم علاقهمندی مخاطبان برای شنیدن فایل صوتی قرار داده است. طبق برخی آمارها ۵۲ درصد مردان و ۴۸ درصد زنان شنونده پادکست هستند.
بر این اساس شما فایلتان را در زیرساختی میگذارید و بدین ترتیب در بیش از ۱۰۰ اپلیکیشن صوتی دیگر در دنیا هم شنیده میشوید. این ارتباط از طریق اینترنت انجام میشود و در نتیجه با افزایش مخاطب، فرصت دارید روی کارتان تمرکز کنید و از هر اسپانسر یا هر مدل دیگری برای درآمدزایی هم استفاده کنید. مصرفکننده هم با توجه به سلیقهاش، اگر اهل موبایل و اپلیکیشن خاصی باشد یا از طریق رایانه شخصی، صدای شما را میشنود. این کاری است که امروز توسط “شنوتو” انجام میشود؛ یعنی زیرساختی داخلی فراهم شده که به ادعای مدیرش تنها پادکست نتورک (Network) در خاورمیانه و تنها دارنده این زیرساخت به زبان فارسی در جهان است.
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در راستای انعکاس وسیع و مناسب موفقیتهای تولیدکنندگان نمونه و برای بازگویی کارهای انجامشده برای مردم بهویژه جوانان و معرفی ظرفیتها به مشتاقان فعالیت تولیدی، قصد دارد مجموعه گزارشهایی در قالب گفت وگو با فعالان این عرصه انجام دهد تا مسئولان بیشتر به آنها توجه کنند. به همین دلیل در سال حمایت از کالای ایرانی و با توجه به ضرورت تولید محتوا در فضای سایبری، با یکی از کارآفرینان در حوزه کسب و کارهای آنلاین گفتوگو کردیم. امیرحسین مددی، موسس و مدیرعامل پلتفرم صوتی شنوتو (shenoto) است که برای بهاشتراکگذاری فایلهای صوتی و بهعنوان یک اپلیکیشن فارسی در حوزه صدا، اکنون با رقبای جهانی رقابت میکند. متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
دقیقا از چه سالی شروع کردید و چه شد که به سمت این فعالیت آمدید؟
شرکت اصلی ما از سال ۱۳۷۸ یعنی زمانی که من دوران دانشجویی خود را می گذراندم شروع به فعالیت کرد و از سال ۱۳۹۵، زمانی که اینترنت سرعت منطقیاش را به دست آورد و فضا برای تولد کسب کارهای آنلاین فراهم شد، شنوتو هم فعالیت جدی خود را آغاز کرد. استراتژی ما در اوایل کار خلق محتوای صوتی فاخر فارسی بود. پس به افراد مستعد، زیرساخت تولید مانند استودیو و تیم اجرایی تخصیص می دادیم تا بتوانند به تولید محتوا بپردازند.
به طور مثال در آن برهه زمانی، برخی از اساتید دانشگاه یا فعالین حوزه مدیریت و کارآفرینی که هدفشان تولید محتوا در همین حوزه بود، با امکانات شنوتو اقدام به تولید فایلهای صوتی آموزشی یا روایتهایی از قصه کارآفرینان موفق ایرانی کردند. ما به عنوان تهیه کننده برای راحتی و همچنین خلق ارزشهای لازم برای زنجیره تامین این مدل تجاری، تمام دغدغه خود را بر روی کیفیت و همچنین قوانین نشر دیجیتال کشور متمرکز کردیم و سایر خطوط قرمز دست و پاگیر را که در رسانه های فارسی زبان مرسوم هست حذف کردیم. پس در عمل تاریخ شفاهی جذابی از قصه بسیاری از کارآفرینان موفق ایران تولید شد که مطمئنا در جوامع مرتبط با کارآفرینان به دفعات شنیده شد. مثلا اینکه گفته میشود یک نفر چطور با وجود سختیها، از ایران نرفته یا کسی که میتوانسته در یک کشور خارجی ۱۰ برابر حقوق بیشتر بگیرد، در ایران مانده است. این خاک برایمان چیزی دارد که باعث میشود نرویم؛ ما هم ایستادیم و کار کردیم.
طی سالهای گذشته خصوصا از سال ۱۳۹۳، رهبر معظم انقلاب با ارائه راهبرد جدیدی در حوزه محتوا به نام نهضت تولید محتوا فارسی چشم انداز و دغدغه های آینده محتوا در کشور را تبیین کردند؛ پس از آن آقای واعظی که آن زمان وزیر ارتباطات بود، کمیسیون یا کارگروهی را تشکیل داد و از تمام فعالین آن عرصه در این کارگروه دعوت شد تا با شنیدن دغدغه های تمام طیفهای حاضر در سطح اجرایی فضای وب فارسی یا فضای مجازی مستعد برای تولید محتوای بومی یا کسب و کارهای آنلاین فارسی، موارد را بررسی کرده و فرصت ها و تهدیدهای آن شناسایی شود. الان ثمرات آن جلسات را میبینیم که از دل آن امثال “دیجی کالا” و “کافه بازار” یا “آپارات” بیرون آمده است. شاید پلتفرم ما کوچکترین آنها هم نباشد، اما اکنون نتیجه تلاش آن زمان را میبینیم که حمایت و صمیمیتی برای شروع کار ایجاد شد و الگوی افراد و خصوصا جوانان دانشگاهی از بیل گیتس و سایر کارآفرینان غیر ایرانی در حال رسیدن به جوانان و حتی افراد مسن کارآفرین کشور خودمان است.
چند نفر در مجموعه شما مشغول به کار هستند؟
تقریبا ۱۰ نفر بهصورت مستقیم در شنوتو مشغول به کار هستند و بیش از ۲۰۰۰ نفر بطور غیر مستقیم در قالب اعتماد نو به نقل از برنامهساز که از سرویس یا محصول شنوتو به عنوان زیرساخت استفاده میکنند و فایلهایشان را در اختیار بقیه قرار میدهند و روزانه بیشتر از یک میلیون شنونده داریم. پس ما توانستیم برای ۲۰۰۰ گروه حقیقی یا حقوقی امکان اشتغال زایی از طریق تولید محتوای صوتی را فراهم کنیم.
قصد دارید مجموعه خود را توسعه دهید؟
بله. اتفاقا ما همیشه در حال توسعه هستیم. اما باید توجه داشته باشیم که توسعه در کسبوکارهای آنلاین، الزاما با افزایش منابع انسانی همراه نیست. ماهیت کسب وکارهای آنلاین بهگونهای است که گروه کوچکی به شکل مستمر و منسجم فعالیتهایی را انجام میدهند تا برای عده زیادی خلق ارزش کنند. اعتماد نو به نقل از برنامه های توسعه شنوتو در صنعت پادکست جهانی به سمتی حرکت می کند که ایران بتواند میزبان صدای مردم فارسی زبان، عرب زبان و سپس انگلیسی زبان باشد. در کنار آن چشم انداز ما این است که در کنار رقبای سرسخت خارجی خود، بتوانیم شنوندگانی از تمام کشورهای جهان داشته باشیم.
فعالیت شما شامل کتابهای صوتی هم میشود؟
با این پیش فرض که در صنعت رسانه آنلاین در جهان، گوشی های هوشمند موبایل بهترین پایگاه برای مصرف هستند که صدا سهم زیادی از این مصرف را به خود اختصاص می دهد و صدا خود به سه بخش موسیقی، پادکست و کتاب صوتی تقسیم می شود، پس بخشی از زمینه کاری ما تولید یا تجمیع کتابهای صوتی هم می شود. تعدادی از اعتماد نو به نقل از برنامهسازان شنوتو کتاب صوتی تولید میکنند یا ناشر صوتی هستند. البته جرقههای اولیه تولید کتاب صوتی در سال ۱۳۹۴ زده شد و بیش از ۱۰۰ کتاب صوتی توسط شنوتو تولید شد تا در آن برهه زمانی و به کمک سایر ناشران صوتی فرهنگ استفاده از این محصول فاخر برای مخاطب ایجاد شود.
درباره نحوه فعالیت یک کسبوکار آنلاین هم توضیح می دهید؟
از سالهای ۱۳۹۲-۱۳۹۳ که فضای کسبوکارهای آنلاین در حال شکلگیری بود، اتفاق خوبی رخ داد و آن مهاجرت معکوس افراد فعال در این حوزه از بیرون ایران به داخل کشور بود. آنها نکاتی را از فرهنگ خارج آوردند که شاید ما قبلا داشتیم، اما فراموشش کرده بودیم و آن شبکهسازی، گفتوگو و بهاشتراکگذاری تجربه بود. آنها خیلی راحت سعی میکردند تجربههای موفق را در اختیار هموطنان خود قرار دهند تا چرخ دوباره اختراع نشود. این نگرش به نشستها و رویدادهای زیادی منجر شد که نتیجه آن صمیمیت، تسریع و هم افزایی بود. برای مثال تدتاک در ایران برگزار شد و افراد الهامبخش از نوع نگاه خود به اتفاقات و روزمره که منجر به خلق یک ارزش در جامعه می شود صحبت میکردند؛ یا رویداد بانی که قبلا استارتآپ گرایند نام داشت و در آن کارآفرینان موفق درباره زحمت و تلاشهای خود در راه رسیدن به اهدافشان صحبت میکردند. یکی دیگر از نتایج انتقال تجربه خصوصا تجربه کسانی که مهاجرت معکوس داشته اند، این است که ما یاد بگیریم کار کردن حرفه ای چه استانداردهایی دارد و ما در داخل کشور چقدر این مفاهیم را فراموش کرده ایم.
در این گفت وگو ما درباره حوزهای از صنعت ایران صحبت میکنیم که از لحاظ تراز مالی به صنایع مادر ما نمیرسد. در دنیای امروز فعالان این حوزه در جایگاه بالاتری از صنایع نفتی یا خودروسازی قرار گرفته اند و قطعا تا چند سال آینده در ایران هم شاهد این تغییر خواهیم بود.
نکته بعدی که پیرو سوالاتان مطرح می شود کلیه کسب و کارهای آنلاین سعی می کنند مشکلات را شناسایی کرده و با امکاناتی که اینترنت یا فضای مجازی به آنها می دهد، درصدد رفع این مشکلات برآمده و ارزشی را برای جامعه خلق کنند. برخی از آنها به صورت یک فروشگاه ارائه محصولات یا خدمات فعالیت می کنند و برخی دیگر به صورت یک بازار دو سویه که تامین کنندگان و مشتریان در آن حضور دارند.
قطع شدن اینترنت ضربههای سنگینی به کسبوکارهای آنلاین وارد کرد. این موضوع درباره شما هم اتفاق افتاد؟
وقتی از اینترنت نام میبریم، منظورمان یک شبکه بههمتنیده جهانی است و چنانچه ارتباط از مرزهای ایران قطع شود، به شبکهای ملی تبدیل میشود که بسیاری از کاربران در آن حضور ندارند. بر این اساس در زمان قطعی اینترنت، به شکل ملموسی تعداد شنوندگان ما بیشتر از ۵۰ درصد افت کرد. این در حالی است که سرورها یا زیر ساخت شنوتو در داخل ایران قرار دارد و در آن بازه زمانی مشکلی عملکردی نداشت، اما کسانی که از طریق اینترنت سیمکارتهای موبایل میخواستند به ما دسترسی یابند، یا اینکه میخواستند ما را در گوگل جستوجو کنند، مشکل داشتند و همچنین اپلیکیشن ما برای کسانی که خارج از ایران هستند، کار نمیکرد.
اما باید در نظر داشت وقتی که ما در مورد شنوتو صحبت می کنیم نباید فراموش کنیم که ما سرویس دهنده به بیش از ۸۰ اپلیکیشن خارجی هستیم و لطمه خیلی زیادی به اعتباری که در بیرون از ایران در چند سال اخیر ساخته بودیم وارد شد.
قطع شدن اینترنت یک مساله امنیتی بود که خیلی نمیتوان به آن وارد شد و من هم دانش سیاسی ندارم، اما با فرض اینکه نهادهای حاکمیتی دلایل موجهی برای قطع کردن اینترنت داشتند، من و بسیاری از همکارانم در فضای اکوسیستم کسبوکارهای آنلاین ضربههای جدی خوردند که هنوز هم ادامه دارد. این را هم باید در نظر بگیرید که وقتی اینترنت به روی مردم ایران قطع میشود، شاید به تدریج برگشتن آنها به سختی امکانپذیر باشد؛ بنابراین تکرار این اتفاق، فاجعه است.
از نظر شما مهمترین محدودیت و موانعی که در حوزه کسب وکارهای آنلاین برای فعالیت افراد وجود دارد، چیست؟
کسبوکارهای آنلاین، جوان و در حال شناساندن خود به عنوان یک صنعت جدید به جامعه و حاکمیت هستند. میانگین سنی افراد این حوزه هم بسیار جوان است که باعث ایجاد فرصتهای بسیار و البته تهدیدات کمی هم می شود. درنتیجه نخستین مساله، نبود قوانین مرتبط با آن هاست. اگر هم قوانینی از قبل وجود داشته باشد بعضا توسط بخش های اجرایی کشور یا مسئولان مرتبط به شکل سلیقه ای اعمال می شود.
از اینها که بگذریم، روند کلیه اتفاقات، قوانین وضع شده، تعریفها و نظایر آن در نهادهای حاکمیت به گونه ای است که یک سوال اساسی را به ذهن متبادر می کند؛ اینکه آیا فضای مجازی برای حاکمیت به رسمیت شناخته میشود یا خیر؟
در توضیح دلیل یا مثال برای این سوال کافیست به نوع اطلاع رسانی در صدا و سیما به عنوان رسانه ملی کشور نگاهی بیاندازیم. یک اتفاق بد کوچک در فضای مجازی به گونه ای اطلاع رسانی می شود که گویی کل فضای مجازی منجلاب فساد است؛ در صورتی که می توان فرصتهای حاصله را هم دید، تبلیغ کرد، اعتماد کرد و در نهایت ضعفها یا تهدیدها را اصلاح کرد.
مورد دیگر از محدویتهای این حوزه کسب و کار که اتفاقا باید جدی گرفته شود، به تعریف دهکده جهانی باز می گردد. کسب و کارهای ایرانی این حوزه ناچارند تا برخی از خدمات خود را شرکتهای خارجی دریافت کنند که به خاطر وضعیت ویژه کشور و همچنین تحریمها بعضا امکان ارائه آن به شرکتهای ایران امکان پذیر نیست؛ پس ما ناچاریم برخی از قسمتهای کسب و کار خود را غیر ایرانی معرفی کنیم یا حتیالامکان از معرفی ایرانی بودن اجتناب کنیم. این مسئله لاجرم مورد وثوق نهادهای مربوطه در ایران نیست؛ در صورتی که ما توقع داریم تا این دغدغه از سوی مسئولان ارگانهای کشور درک شود یا حداقل در مورد آن با ما مذاکره شود.
مورد بعدی در بخش مشکلات به میانگین سنی پایین افراد حاضر در این صنعت بر می گردد؛ اما این بار نه در بخش صاحبان کسب و کار بلکه در قسمت منابع انسانی. عمده عملکرد و دستاورد های این حوزه توسط همین جوانان حاصل می شود که در کنار سخت افزار و نرم افزار، من آن را مغز افزار می نامم. بخش زیادی از این جوانان به معنای واقعی در حلقه نخبگان جامعه هستند و فرصتهای بسیاری برای تغییر مکان شغلی خود در ایران یا حتی خارج از ایران یعنی مهاجرت دارند؛ بنابراین ما باید فضای شغلی امنی برای آنها ایجاد کنیم که بدون حمایتهای معنوی و تزریق امید از سوی حاکمیت و ارگانهای دولتی امکان پذیر نیست.
باید توجه کنیم که مهاجرتهای این جوانان که بیرون از ایران حقوق چند برابری دریافت خواهند کرد، موجب خالی شدن این صنعت نوپا از منابع انسانی شده که درنهایت قیمت تمام شده خدمات و محصولات آنلاین برای مردم عادی افزایش پیدا خواهد کرد.
مساله بعدی، حمایتهای دولتی است که اگر نباشد، راحتتریم، زیرا استفاده از این حمایتها در حوزه صنعت ما کاری زمانبر و فرسایشی است که برای بهرهمند شدن از آن بخشی از تمرکز و منابع شرکتهای نوپا صرف چیزی می شود که در انتها دستاورد چندانی به همراه ندارد یا لااقل ملموس نیست. برای مثال می توان از مزایای گفته شده در ازای دریافت گواهی دانش بنیان بودن یک کسب و کار نام برد.
اما نکته جالب که دوست دارم مسئولان به آن توجه کنند این است که علی رغم همه مشکلاتی بیان کردم، ویژگی یک کارآفرین این است که به آینده و رفع این مشکلات امیدوار است.
تحریمها مشخصا در حوزه کاری شما چه تاثیری گذاشته است؟
تحریمها عامل جدیدی نیست که بتوان به عنوان مسئله تاثیرگذار طبقه بندی کرد؛ چرا که از ابتدای تولد این صنعت وجود داشت و فقط مقدار آن به صورت آهسته و پیوسته در حال بیشتر شدن است. ما می توانیم از تحریم ها عبور کنیم؛ به شرط آنکه همانطوری که قبلا گفته شد با ارگانهای ذیصلاح داخلی به درک مشترکی برسیم.
این موضوع که به شما به چشم یک کسبوکار ایرانی نگاه نمیکنند، چقدر جدی است؟
وقتی قوانین جاری و حاکمیت شامل تمام ارگانهای وابسته به دولت و نظام ، در برخورد با فضای مجازی نگاه محافظه کارانه ای داشته باشند، می توان شاهد تشویقهایی بود که موجب دلگرمی می شود و از سوی دیگر در بزنگاه ها یا مشکلات، نمود اصلی خود را پیدا می کند. به طور مثال طبق بندی از مجموع قوانین جرایم رایانه ای مصوب ۱۳۸۸ در صورتی که ارائه دهنگان سرویسهای میزبانی، بعد از دریافت دستور کمیته مصادیق مجرمانه یا مقام قضایی مبنی بر وجود محتوای مجرمانه در وب سایت خود، از حذف آن امتناع ورزند مشمول نقض قانون می شوند؛ اما آیا با توجه به نکاتی که در این گفت وگو مطرح شد، کسب و کارهای آنلاین به طور عامدانه مرتکب چنین عملی می شوند؟ اما از سوی دیگر در مجموعه مصوبات شورای عالی مجازی در سالهای جاری مثلا بین ۱۳۹۵ تاکنون بخشی از کسب و کار های آنلاین را به عنوان کسب و کارهای پلتفرمی به رسمیت شناخته و در واقع بین صاحب کسب و کار و همچین کاربر استفاده کننده از آن تفکیک قائل شده که اتفاقا اقدامی بسیار ارزشمند است. در واقع در آنجا ذکر شده که در صورت تخلف یک کاربر در یک پلتفرم نرم افزاری، آن کاربر باید مورد بازخواست نهادهای قضایی قرار گیرد نه صاحب کسب و کار. اما در هفته جاری بخاطر خطای یک کاربر، موسس و مدیر بزرگترین پلتفرم ویدویی کشور چند ساعت بازداشت و با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی به طور موقت آزاد شد. در اینجا ما می توانیم تعدد نهادها و قوانین و همچنین برخورد دوگانه با یک کسب و کار را شاهد باشیم. یک سوال در اینجا پیش می آید اگر در شبکه اجتماعی همهگیری مانند اینستاگرام یک کاربر تصویر، فیلم یا یک فایل صوتی نامربوط را منتشر کند، آیا آن کاربر باید تنبیه شود یا مدیر اینستاگرام؟ حرف اصلی این است که که می توان با توجه نوپا بودن این صنعت فعلا تمام امور حتی امور قضایی را به شکل تعاملی و در قالب تذکر یا نظرات مشورتی برای رسیدن به یک راهکار اساسی طی کرد؛ به گونه ای که نه خطری جامعه را تهدید کند و نه کارآفرینان این حوزه دلسرد شوند.
بعد از جریان قطعی اینترنت رئیس سازمان فناوری اطلاعات گفتند قصد دارند لایحهای را به مجلس ببرند تا اپلیکیشنهایی که ۱۰ میلیون کاربر دارند، بدون تصویب مجلس فیلتر نشوند. این موضوع چه تاثیری بر این قوانینی که گفتید، دارد؟
حرف ایشان از دو منظر قابل تامل و تحلیل است. اول، سرویس ها یا اپلیکیشنهای داخلی و دوم، سرویس های خارجی. در مورد گروه اول که ما موظفیم کلیه زیرساخت خود مانند سرورها را در داخل ایران قراردهیم و در موارد مشابه یا بروز مشکل بجای فیلتر شدن، سرورها خاموش می شوند که اصلا اتفاق خوبی نیست و در قسمتهای قبل توضیح داده شد. در مورد گروه دوم شاید منظورشان از فیلتر سرویسهای خارجی بیشتر از ۱۰ میلیون کاربر ایرانی است. حال سوال این است که مرجع شمارش این تعداد کجاست؟ مطمئنا دوستان ما در وزارت ارتباطات یا سازمان فناوری که خودشان از روز اول در کنار این صنعت بوده و به آن شکل داده و آن را به اینجا رساندهاند باید سعی کنند تا حتی المقدور اتفاقی مانند آنچه که در آبان ۱۳۹۸ رخ داد دیگر تکرار نشود. پس وضع این نوع قوانین در کوتاه مدت عملا کمکی به تاثیر قوانین نمی کند. اراده حاکمیت برای انتخاب و اعتماد به جوانان صنعت، عامل اصلی توسعه کوتاه مدت برای بلوغ این صنعت خواهد بود.
البته قطع اینترنت با فیلتر متفاوت است و یک قاضی هم میتواند دستور به فیلتر یک سرویس و اپلیکیشن داخلی دهد.
مگر چند اپلیکیشن یا کسب و کار آنلاین وجود دارد که بالای ۱۰ میلیون نصب یا کاربر فعال دارند؟ پس می توان با توجه سوال قبل این طور نتیجه گرفت که نظر مدیران سازمان فناوری سرویس های خارجی هستند. حالا می رسیم به مرجع شمارش و اینکه که آیا حاکمیت این فضا را به رسمیت میشناسد؟
اینترنت فضایی است که در آن همه چیز به طور مساوی تقسیم نمیشود. روی اینکه آقای ناظمی به خاطر موقعیت شغلی که دارند، تصمیم درستی میگیرند، بحثی نیست، اما اینکه آیا این تصمیم کارکرد دارد یا خیر، مورد بحث است. موضوع فیلتر شاید به این خاطر است که دید کارشناسی در این فضا وجود ندارد اما بعضی کسبوکارها فیلتر میشوند و باید مدت زمان زیادی به دنبال حل آن باشند. در مورد این بخش از سوال شما که به فیلتر شدن یا فیلتر کردن سایتهای ایرانی یا کسب و کارهای آنلاین ایرانی برمیگردد، در بخش قبل هم پاسخ دادم، در تکمیل بخش قبلی باید عرض شود که در این بخش عملا با چندگانه مجموعه دستورالعمل های قانونی روبه رو هستیم. همانطوری که فرمودید یک قاضی می تواند دستور فیلتر شدن یک وب سایت را صادر کند که در آیین نامه اجرایی جرایم رایانه ای مصوب سال ۱۳۸۸ مصادیق آن ذکر شده، اما صنعت کسب و کارهای آنلاین عملا در بازه زمانی ۱۳۹۲ تا کنون در حال تولد و بلوغ است و در این بازه زمانی ادارات و ارگانهای مختلف مانند وزارت ارشاد، وزارت بازرگانی ، پلیس فتا ، شورای علی فضای مجازی و امثال آن سعی در تدوین قوانین جدید و بروز رسانی قوانین قبلی کردند؛ اما در عمل نتایج و دستاوردهای این دوستان برای کارآفرینان این صنعت ملموس نیست.
پیشنهاد شما برای مقابله با چنین رویدادهایی چیست؟
در حال حاضر نگاهی که به این فضا وجود دارد، مبهم است. هنوز نمیدانند که میخواهند این فضا را به رسمیت بشناسند یا نه. اگر جواب مثبت است، یعنی تعداد بیشتری از جوانان ما میتوانند وارد این کسبوکارها شوند یا اگر نمیخواهند فضا را به رسمیت بشناسند، یعنی جوانان ما باید از این حوزه بروند. این نگاه باید مشخص باشد. نوع تصفیه محتوا در کسبوکارهای آنلاین با آنچه که حاکمیت تاکنون تجربه کرده، تفاوت میکند. اگر به این تفاوت اعتماد کند و احترام بگذارد، رشد میکند.
مشکلات بیمهای و مالیاتی کسبوکارهای آنلاین چطور است؟ آیا قوانین تسهیلگر نیست؟
مثل تمام کسبوکارها یا صنایع دیگر است. البته شاید در شعار تسهیلگرانه باشد، اما در عمل این طور نیست. در بخش مالیات و ادارات مربوطه ، از دهه ۸۰ فضایی ایجاد شد که کارشناسان مالیاتی با مودیان خرد، فضای گفت وگو داشته باشند و این فرهنگ خوشبختانه موجب بهتر شدن فضا یا حداقل درک متقابل مالیات گیرنده و مالیات دهنده شده است. اما در کل به عنوان یکی از عوامل دست پاگیر است؛ به خصوص که در سیستم های مالی آنلاین مباحثی مانند مالیات بر ارزش افزوده یا امثال آن به درستی تدوین نشده یا به درستی اجرا نمی شود.
در مورد بیمه تامین اجتماعی متاسفانه اوضاع بدتر است، قوانین واقعا فرسوده است و من به عنوان یک کارآفرین هیچ نوع تلاش یا عزمی برای بهبود آن نمی بینم. برای مثال در خبرها گفته می شود که دو شعبه از ادارات بیمه در همکاری با معاونت علمی ریاست جمهوری برای سرویسدهی به استارتآپها و کسبوکارهای آنلاین قرار دارند، اما در مراجعه با این دو شعبه متوجه میشویم که کارمندان اصلا بهروز نشدند و ابلاغیه اصلا به آنجا نرفته است.
کسب و کارهای آنلاین به دلیل ماهیت چندجانبهای که این شغلها دارند، طرف حسابتان چندین سازمان هستند، از جمله وزارت ارتباطات، معاونت علمی ریاست جمهوری یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شما این موضوع را چطور مدیریت میکنید؟
به بیان ساده ما به عنوان صنعت کسب و کارهای آنلاین با استفاده از امکانات و تکنولوژی جدید سعی می کنیم به رفع مشکلات مردم پرداخته و با خلق ارزش برای آنها کسب درآمد کنیم. به طور مثال آگهی ها اینترنتی، محتوای صوتی یا ویدویی، بلیط هواپیما یا سفر ، تاکسی های اینترنی و نظایر آن با کمی دقت می بینم که برخی از کسب و کارهای ما قبلا هم وجود داشته و به صورت دیگری در حال خدمت رسانی به مردم بودند. پس در عمل در زنجیره طول عمر کسب و کارهای آنلاین از بدو تولد تا دوران بلوغ، با ارگانهای مختلفی در تعامل خواهد بود. در بدو تولد وزارت ارتباطات و معاونت سعی در تسهیل گری و توانمند سازی کسب و کارها دارند. در دوران رشد به طور معمول مجوز مربوط به وزارت بازرگانی یا وزرارت ارشاد و در دوران بلوغ سازمان یا نهادی که در مدعی کنترل آن دسته در کسب و کارها در حالت سنتی هستند. البته در این بخش سازمانهایی مانند بیمه، مالیات یا ارگانهای قضایی مد نظر نیستند. مدیریت کردن این خط زمانی امکانپذیر است، اما در استمرار بسیار فرسوده کننده هم به حساب می آید.
آیا میتوان نبود قوانین مرتبط با کسبوکارهای آنلاین را یکپارچه کرد و در قالب یک قانون به این کسبوکارها پرداخت یا اینکه چندجانبهگری و مرتبط بودن با کسبوکارهای مختلف، خاصیت این کسبوکارها محسوب میشود؟
با توجه به پاسخ حاکمیت به این سوال که فضای کسبوکارهای آنلاین یا در کل فضای مجازی با تعریف استاندارد و جهانی آن به رسمیت شناخته میشود یا خیر، می توان به سوال شما پاسخ داد. اگر پاسخ مثبت باشد یعنی کشور قصد دارد زمینه رشد و بلوغ این صنعت نوپا اما آیندهدار را فراهم کند؛ پس می تواند متولی این صنعت را در وزارت ارتباطات یا سازمان فناوری متمرکز کرده و آنها را مسئول هماهنگی با سایر نهادهای قانونگذاری یا نظارتی کند؛ یعنی چابکی مبتنی بر اعتماد همراه با تسهیل گری.
اگر پاسخ منفی باشد، یعنی کشور چشم انداز مشخصی برای آینده این صنعت ندارد و قواعد جهانی این صنعت را با تعاریف خود تغییر می دهد. در این مدل می توان هر کسب و کار آنلاین را در ادامه یک کسب و کار سنتی اعتبارسنجی و نهادهای نظارتی بر همان گروه از کسب و کارها را مسئول رسیدگی به امور کرد. اما چیزی که در حال حاضر وجود دارد ترکیب هر دو مدل گفته شده است.
آیا جلساتی با دولتیها داشتید تا مشکلاتتان را بیان کنید؟
بله. ما درباره دولتی حرف میزنیم که خودش مولد این نوع کسبوکارهاست و این فضا را ساخته و تلاشش را میکند، اما اینجا بحث حاکمیت مطرح میشود؛ یعنی سایر قوا یا نهادهایی که بالاتر از دولت هستند.
ما از صنعتی صحبت می کنیم که محصولمان با محصول خارجی رقابت میکند. اینجا صحبت از صنایعی مانند صنعت خودروسازی یا جواهر سازی نیست که با کنترل واردات بتوان آن را حمایت کرد. از سوی دیگر ما با دهکده جهانی طرفیم و نمیتوانیم یک سویه به ماجرا نگاه کنیم؛ پس برای رسیدن به دستاوردهای جهانی باید جهانی فکر و عمل کنیم. تسهیل گری قوانین، سرعت، کار هوشمندانه و امثال آن از مولفه هایی هست که ما از تمام مسئولان انتظار داریم. وقتی تاریخ ۲۰ سال گذشته را در کشورهای پیشرفتهتر میبینیم، آنجا هم وضعیت بهتر از الان ایران نبوده، اما حرف این است که آنها برای اولین بار مسیری را تجربه میکردند و در چنین شرایطی آیا ما میتوانیم از تجربه آنها استفاده کنیم یا باید از ابتدا همان مسیر را تجربه کنیم؟
اگر فرض کنیم حاکمیتی که فضای مجازی را قبول دارد و کسبوکارهای آنلاین را هم به رسمیت میشناسد، نمیداند دقیقا چطور باید شروع کند و کار باید به چه شکلی ادامه پیدا کند که دو طرف راضی باشند. شما به عنوان یک طرف این ماجرا چه پیشنهادهایی برایشان دارید؟
همانطوری که قبلا هم گفتم اعتماد متقابل و تعامل اولین قدم است. مطالعه مدل های کشورهای موفق و همچنین داشته های کشور در سایر صنایع ، استفاده از اساتید ایرانی این حوزه که تجربه های جهانی دارند و در نهایت همدلی تمام مسئولان از الزاماتی است که می تواند دستاورد خوبی داشته باشد .
به رقبای خارجی اشاره کردید. هنگام شروع کار، رقبایتان در چه سطحی بودند؟
بودجه ما از نزدیکترین رقیب خارجیمان ۲۷۵ برابر کمتر است، اما محصول یا دستاوردمان در سطح فعلی اگر هم سطح آنها نباشد خیلی هم ضعیفتر از آنها نیست. اما یک عامل مهم در هر کسب و کاری عدم توجه بیش از حد به رقیب است. عاملی که ما را در برابر رقبا اعم از داخلی یا خارجی موفق می کند، تمرکز هوشمندانه روی عملکرد خودمان است. مثال ملموسی که در اینجا می توان مطرح کرد، جنگ تحمیلی است. آن چیزی که ما را در جنگ پیروز کرد مدل فکری ما در استفاده از منابع خودمان بود که در نهایت استراتژی ما را می ساخت. باید توجه کنیم که تجارت یا اداره هر کسب و کاری دقیقا مانند یک جنگ است.
شاید در این حوزه یکی از مزیتهای اعتماد نو به نقل از برنامههای داخلی نسبت به خارجیها این باشد که محتوای بومی روی آنها قرار میگیرد و نیاز مخاطب ایرانی را برطرف میکند.
اگر کسبوکارهای آنلاین را به شاخههای مختلف تقسیم کنیم، شاید این حرف به صورت تمام و کمال درست نباشد. برای مثال در حوزه بازی یا گردشگری صحیح نباشد، اما در حوزه هایی مانند محتوا یا تاکسی های اینترنتی حرف شما کاملا صحیح است.
البته شاید این سرویسهای خارجی در داخل کشور ما کاربرد نداشته باشند و شاید به همین دلیل بعضی سرویسها باید بهصورت بومی به کاربران ارائه شوند.
این صحبت شما کاملا صحیح است و اصولا یکی از عواملی که صنعت کسب وکارهای آنلاین ایران را خلق کرد همین مسئله است. اما نباید از این مسئله غافل شد که در دهکده جهانی ما از دید جهانیان دو جایگاه داریم؛ یکی کشور ایران و دوم جامعه فارسی زبان که اولی یک بازار ۸۰ میلیون نفری و دومی یک بازار ۲۰۰ میلیون نفری است؛ پس آنها سعی می کنند به این بازار ورود کنند و خدمات خود را عرضه کنند. قدم اصلی برای رسیدن به این بازارها بومی کردن محصولاتشان برای این بازار های جذاب است. پس می توان نتیجه گرفت در آینده نزدیک رقبای قدرتمند خارجی به یک عامل تاثیرگذار در موفقیت کسب و کارهای آنلاین فارسی تبدیل خواهد شد.
این نقص اپلیکیشنهای ایرانی نیست؟ زیرا اپلیکیشنهای ایرانی میتوانند از مزیت ایرانی بودن استفاده کنند و چیزی بیشتر از اپلیکیشن خارجی در اختیار کاربر قرار دهند.
این ذات دهکده جهانی است. آیا نقشهخوانهای داخلی ما پایه اصلیشان بر نقشههای خارجی است؟ فکر میکنم جواب مثبت است. اما آیا مثلا شماره پلاک منازل در اپلیکیشنهای ایرانی هست یا خارجی؟ قطعا ایرانی، چون تمرکز و شناختی که صاحبان این کسبوکار مثل “بلد” و “نشان” بر روی محصولشان برای ایرانیان دارند شرط مهمی برای استقبال کاربران است. اما تمام این کسب و کار بر مبنای سرویسی است که متعلق ایران نیست؛ پس فرصت بومی کردن محصول یا خدمت برای آنها هم هست.
با این توضیح آیا شرکتهای داخلی نباید وارد حوزه اختیارات اپلیکیشنهای خارجی شوند؟
خیر. موضوع این است که بخشی از این اپلیکیشنهای داخلی از سرویس یا سرویسهایی استفاده میکنند که کاملا روی لبه تکنولوژی جهانی است و متعلق به ما نیست. این مسئله تا زمانی تعامل لازم سیاسی در فضای مجازی وجود داشته باشد ایجاد اشکال نمی کند، اما اگر به شرایط تحریم، فیلتر و قطعی اینترنت برسیم کاملا از تعادل خارج میشود. اما در بخش دیگری، کسب و کارهای آنلاین توانسته اند با استفاده از تکنولوژی جهانی محصولاتی مستقل خلق کنند. اگر به دورانی که آبان ۹۸ اینترنت قطع شد با این امیدواری که دیگر این اتفاق رخ نخواهد به عنوان یک مانور مربوط به کسب و کارهای آنلاین نگاه کنیم ، به جواب سوال شما میرسیم. در واقع بحث بر سر ورود یا عدم ورود نیست بلکه موضوع هم افزایی و هم پوشانی است.
استقبال از خدمات شما چطور بوده و آن را چطور ارزیابی میکنید؟ مخاطبهای خارج از ایران هم دارید؟
شنوتو از شهریور ۱۳۹۸ به مدل چند زبانه گسترش پیدا کرد اما هنوز برای زبانهای غیر فارسی فرایندهای تجاری سازی جدید صورت نگرفته و در حال تست بازار است. در حوزه محتوای فارسی در این چند سال استقبال فارسیزبانان جهان خیلی خوب بوده است. ۱۵ تا ۲۰ درصد مخاطبهای ما بیرون از ایران هستند. یکی دیگر از بخشهایی که امسال افتتاح کردیم، شنوتو پلاس نام دارد که در واقع بخش بهادار شنوتو است. بخش قابل توجهی از کاربران شنوتو پلاس از کشور افغانستان هستند. ما سال ۲۰۱۸ رشد ۱۲ برابری نسبت به ۲۰۱۷ داشتیم و ۹ ماهه ۲۰۱۹ از لحاظ تعداد شنیده شدن تقریبا دو برابر ۹ ماه اول ۲۰۱۸ شدیم و برای ما یکی از اتفاقات خوب، پخش موفق است.
نکته یا تجربه جالبی که بخواهید بگویید؟
ما در ۳۶ روز گذشته کاربری را داشتیم که تعداد زیادی فایل شنیده یا دانلود کرده بود؛ ۴۷۰۰ فایل شامل پادکست، موسیقی و کتاب صوتی. این برای ما خیلی جالب بود چون میتوان اینطور حساب کرد که این کاربر دائما در حال استفاده از شنوتو بود. همچنین ما پکیجهای بانکیمان قیمتهایی برای بستههای یک ماهه، سه ماهه و شش ماهه دارد. یکی از کاربرانمان از آمریکا برایمان پیام داده وخواسته بود برایش پکیج نامحدود داشته باشیم و قیمت پکیج مادامالعمرمان را به او بگوییم. البته شاید او میخواست به وظیفه انسانیاش عمل کند اما این برای ما انرژیبخش بود. یا مورد دیگری که معمولا هر ماه شاهد آن هستیم و برایمان بسیار ارزشمند و انرژی بخش است، تماس افراد نابینا از نقاط مختلف کشور و ابراز علاقهمندی به شنوتو و تشکر از خدمتی است که برای آنها ارزش زیادی دارد.
در پایان به عنوان یک کارآفرین موفق، اگر بخواهید به جوانانی که میخواهند تازه وارد این کار شوند و نمیدانند از کجا شروع کنند، برای اینکه کار موفقی را شروع کنند، چه میگویید؟
اینکه موفق هستیم یا خیر یک سوال است، اما معتقدم انسان باید ویژگی شخصیتی خود را بشناسد. با توجه به سیستم آموزشی و فرهنگی کشور، ما سه ویژگی داریم؛ در چیزی استعداد داریم، در رشتهای تحصیل میکنیم و شغلی را دوست داریم. اگر این سه با هم منطبق یا همراستا شود، اتفاقات خوبی میافتد. اگر ویژگی شخصیتی برخی با کارآفرینی منافات دارد، بهتر این است که در یک سمت شغلی مناسب به همکاری با هر کسب و کاری در حوزه مورد علاقه خود بپردازد؛ مهم دستاوردی است که حاصل میشود.
انتهای پیام