به مناسبت روز دانشجو راهی دانشگاه کردستان میشوم و این بار ایسنا قصد دارد به جای تهیه گزارشی از مراسمهایی که به مناسبت روز دانشجو در دانشگاهها برگزار میشود، پای درد دل تعدادی از دانشجویان بنشیند تا بداند دانشجویان به عنوان یکی از اقشار تاثیرپذیر جامعه چه درخواستها و مطالباتی از دولت و مسئولین دارند.
وارد دانشگاه که میشوم به دلیل بارانی بودن هوا، محوطه دانشگاه کاملا آرام و بی سروصدا است و جز چند دانشجویی که در حال رفتو آمد به سوی دانشکده هستند افراد زیادی را در محوطه نمیبینی، وارد سالن مجتمع “دیاری گولان” میشوم؛ باران همه را به داخل مجتمع کشانده و ولولهای در سالن به راه افتادهاست در میان دانشجویان میگذرم، از میان آنها دانشجویی را برای سوژه خود انتخاب میکنم که روی سکوی وسط سالن نشسته و به در نگاه میکند.
مریم دانشجوی ارشد است، و زمانی که از او میپرسم که در روز دانشجو به عنوان یکی از تاثیرگذارترین قشر جامعه چه خواسته و مطالبهایی از مسئولان داری میگوید: از دید من مطالبات همه دانشجویان حول یک محور مشخص میگردد؛ آیندهای تضمین شده، زمانیکه دانشجویی بداند که آیندهاش تضمین شده است بدون شک با تلاش و پشتکار بیشتری برای آینده تلاش خواهد کرد.
از پلهها بالا میروم، جمعی را میبینم که سخت مشغول صحبت و کلکل با یکدیگر هستند، از آنها میخواهم که من را در جمع خودشان بپذیرند و به سوالاتم در خصوص مطالبه دانشجویان از دولت و مسئولین در روز دانشجو پاسخ دهند.
نیما میگوید: یکی از انتظارات من به عنوان یک دانشجو از استادها و مسئولین این است که حق آزادی بیان و آزادی اندیشه را از دانشجویان صلب نکنند و درصدد تربیت دانشجویی فعال و حق طلب برآیند.
یکی از دختران حاضر در جمع میگوید: دانشجوی امروزی به دلیل نداشتن آیندهای روشن انگیزه خود بگرا به طور کل از دست داده است و صرفا دانشگاه به مکانی برای گذران اوقات دانشجویان تبدیل شدهاست.
به سمت دختری میروم که سخت مشغول مطالعه است، سمانه دانشجوی مقطع کارشناسی است و مطالبهاش به عنوان دانشجو این است، که در اصل هدف هر دانشجویی از آمدن به دانشگاه دستیابی به آیندهای بهتر است؛ اما زمانی که جامعه لبریز از دانشجویانی است که بیکار هستند چگونه میتوان از دانشجویان انتظار داشت که با انگیزه و تلاش و پشتکار به راه خود ادامه دهند به ناچار یا مجبور به ترک تحصیل میشوند یا صرفا برای گذران اوقات و فرار از مسائل دیگر به دانشگاه روی میآورند.
از دانشکده خارج میشوم و هوا تقریبا رو به تاریکی است دستهای از دختران زیر باران ایستادهاند و مشغول عکس گرفتن هستند، به نزد آنها میروم و از آنها میپرسم که به عنوان دانشجو چه مطالبه و درخواستی دارند؟
چیمن در جوابم میگوید که هر دانشجویی آرزو دارد که بعد از اتمام درسش در جایی استخدام و مشغول به کار شود، اما باید برای پسران این امر بیشتر مورد توجه قرار گیرد زیرا پسران امروز ستون فردای یک خانواده هستند و همین آمار شدید بیکاری پسران را از ازدواج بازداشته است.
گشین اما نظرش چیز دیگری است، او میگوید درست است که مسئله کار برای دانشجویان بسیار حائز اهمیت است اما پسرها که شاهد این وضع هستند نباید تنها به درس بسنده کنند و در کنار درس باید حرفه دیگری را یاد بگیرند، بله امروزه مدرک و سواد در همه جهان حرف اول را میزند اما بسیارند کسانی که با داشتن مدرک دیپلم در سایر حرفهها موفق هستند، پس نباید همیشه خود را کنار کشید و منتظر شد که کسی به دادمان برسد هرکسی باید به میزان تواناییش آستین همت خود را بالا بزند.
در پایان میتوان به این نتیجه رسد که حرف و مطالبه همه دانشجویان حول محور تامین آینده شغلی آنها میگردد اما سوال این است که مسئولین برای آینده شغلی این دانشجویان چه تدابیری اندیشیدهاند.
انتهای پیام