به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی ادارهکل هنرهای نمایشی، نشست «هماندیشی هنرمندان تئاتر و نمایندگان مجلس شورای اسلامی» روز سهشنبه ۱۲ آذرماه در ساختمان معاونت هنری با حضور هنرمندان و مدیرانی همچون داود فتحعلیبیگی، هادی مرزبان، قطبالدین صادقی، مریم معترف، پیام فروتن، شاهین چگینی، آرش دادگر، ساسان پیروز، مریم کاظمی، فریبا متخصص، مصطفی کوشکی، امیرکاوه آهنینجان، مهدی میامی، مسعود دلخواه، محمودرضا رحیمی، سعید اسدی، شهرام گیلآبادی برگزار شد.
همچنین طیبه سیاووشی شاهعنایتی (نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون فرهنگی)، سیدهفاطمه ذوالقدر (نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون فرهنگی)، حجت الاسلام و المسلمین احمد مازنی (نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون فرهنگی) و حجت الاسلام والمسلمین حسین ملکی (مدیرکل دفتر امور مجلس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) از جمله نمایندگان حاضر در این جلسه بودند که البته شهرام کرمی، مدیرکل هنرهای نمایشی اشاره کرد ، «قصد برگزاری این جلسه را با ۱۰ نفر از نمایندگان مجلس داشتیم که برخی از آنها دعوت ما را لبیک نگفتند.»
وی با بیان اینکه هدف از تشکیل این جلسه برگزاری محفلی است که بتوانیم از طریق آن رابطهای برای انتقال مسائل حوزه تئاتر به نمایندگان مجلس ایجاد کنیم، ادامه داد: ضرورت برگزاری چنین جلسهای از لحظات آغازین شنیدن زمزمه حذف معافیت مالیاتی هنرمندان آغاز شد که خوشبختانه با پیگیری اهالی رسانه و هنرمندان چنین اتفاقی رخ نداد و این معافیت حداقل در سال آینده ادامه خواهد یافت. هر چند میدانیم که نگرانیهایی در مورد حذف آن در سالهای پیش رو وجود دارد، در حالی که همه اهالی هنر و از جمله تئاتر اذعان میکنند که این معافیت نه تنها باید ادامهدار باشد که باید هنرمندان را مورد حمایت نیز قرار داد. ما محدودیتی در مورد محورهایی که قرار است مطرح شود نداریم اما محورهای اصلی به زعم خودمان مسئله اعتبار و بودجه هنرهای نمایشی است و این نگرانی همواره وجود دارد که چرا به عنوان مثال ما یک دهم اعتبار حوزه سینما را هم در اختیار نداریم. مجلس شورای اسلامی میتواند حامی موثری باشید و نقشی جدی در این زمینه داشته باشد.
سپس قطبالدین صادقی بیان کرد: اولین اعتراض ما به بودجه است. بودجهای که در ردیف حقوقی گنجاندهاید و تنها ۱۶ دهم درصد آن به وزارت ارشاد میرسد. ما به خلق و تولید فرهنگ مدرن نیازمندیم. ما در حوزه فرهنگ سنتی نیاز به همت نداریم. فرهنگ سنتی به کار خود ادامه میدهد و آنچه کشورمان برای گذر از دوران بحران نیازمندش است خلق و حمایت از فرهنگ مدرن است. در روابط سیاسی همه دشمن ما هستند، از نظر اقتصادی وضعمان خوب نیست و این اضطرابزاست و امر شخصی نیست و امر عمومی است. نوع سوم رابطه براساس درک مشترک از فرهنگ و هنر است. ما در این مقطع زمانی بیش از هر چیز به فرهنگ نوین و خلاق نیازمندیم. تودههای ما هنوز درنیافتهاند که برای فرهنگ مدرن باید هزینه کنند. سبد خانوادههای ما از فرهنگ خالی است. این همه شعارهای عرفانی و فرهنگی و معنوی که گوش همه را کَر کرده است حاصلی در زمینه تولید ندارد و نتیجهاش تولیدی قابل لمس نیست.
این بازیگر و کارگردان تئاتر افزود: دولت باید هزینه کند و یک فرهنگ نیرومند بیافریند. تئاتر هنری گران است. تئاتر هنری است که چیزی به تفکر دوران میافزاید و به همین دلیل در تمام دنیا هنر ملی تلقی میشود. پرداخت یارانه به هنر و تئاتر مهم است و در همه جای دنیا هم هست. دولتها همه جای دنیا برای روح و برای اندیشه یارانه میدهند و این یارانه فقط برای تن نیست، برای روح هم هست. ما میدانیم کسری بودجه داریم ولی چرا از میلیاردرها مالیات نمیگیریم؟!چرا فقط به اقشار متوسط فشار میآوریم؟!
همچنین هادی مرزبان در سخنانی اظهار کرد: من جزو کسانی هستم که سال ۵۷ مثل خیلی از دانشجویان دیگر آمدم که حقم را بگیرم. من هم جزو آنها بودم. الان حدود ۴۰ سال گذشته است و حقم را که نتوانستم بگیرم هیچ، خیلی چیزها را نیز از دست دادم. ما عاشقیم و نمیتوانیم کار نکنیم. من از بودجه ادارهکل هنرهای نمایشی خبر دارم. درد ما درد بودجه است.
در ادامه مریم معترف اضافه کرد: کسی که در سال یک میلیارد درآمد دارد چرا باید به اندازه من که فرضا ۱۰۰ هزار تومان درآمد دارم مالیات بدهد؟ ما نمیگوییم مالیات نگیرید اما میان میزان مالیات و حقوق تناسبی ایجاد کنید.
شاهین چگینی، مدیر صنف تماشاخانههای خصوصی نیز تصریح کرد: طبق آمار بیش از ۵۰ درصد اجراها در تماشاخانههای خصوصی برگزار میشود و این خود موجب ایجاد مناسباتی جدید شده است. ما براساس قوانین سرمایه کار میکنیم. در بخش خصوصی وقتی سالنی را با هزینه شخصی ایجاد کردیم برای اداره کردن آن به نتایجی رسیدیم و دولت در کنارمان نبود و به نتایج آزمون و خطای ما توجهی نکرد و در نتیجه امروز شاهد مخاطراتی گسترده در این زمینه هستیم. عدم وجود حمایت میتواند بسیاری از چیزها و از جمله کیفیت را از بین ببرد. ما نه تنها حمایت نمیشویم که فقط روی پای خود هزینه میکنیم و به تبع به هر کسی اجازه میدهم در تماشاخانه فرضیمان روی صحنه برود در حالی که اگر حمایتی در اختیار داشته باشم میتوانم پاسخ منفی بدهم و به کیفیت فکر کنم. ما مالیات میدهیم و مشکلی با پرداخت مالیات نداریم، اگر حمایت از ما را به عنوان معافیت مالیاتی نهادهای دیگر در نظر بگیرید و پولی به دست ما برسانید ما هم میتوانیم مالیات بدهیم.
سعید اسدی، مدیر مجموعه تئاترشهر نیز در ادامه گفت: گرفتاری تاریخی ما این است که نمیدانیم رویکردمان سوسیالیستی و سوبسیدمدار است یا سرمایهداری. در حوزه تولید تئاتر زمانی صفر تا صد همه هزینهها را دولت تامین میکرد، دولت مولد بود و تولیدکننده اما رفتهرفته به سمت خصوصیسازی رفت و شکل بیقوارهای از آن در هنرمان پیاده شد که شبیه به سکتهای شدید بود. وقتی ۹ درصد مالیات برای ارزش افزوده میگیرید و ظاهرا میگویید از مردم گرفتهاید در واقع از جیب هنرمند برداشت کردهاید. نمونهاش آنچه در تئاترشهر اتفاق افتاد. گروهی که در سالن اصلی روی صحنه میرود درخواستش این بود که میانگین قیمت بلیتش ۷۳ هزار تومان باشد و این ناگزیری چیزی نیست که مجموعه تئاترشهر بخواهد و چیزی نیست که گروه بخواهد، اجباری است که راه دیگری نمیگذارد. هدر رفتن چیزی است که در وزارت ارشاد وجود دارد و این مسئله فقط مربوط به تهران نمیشود و شامل حال استانها و شهرستانها هم هست. شما به این فکر کنید که آیا تولیدی به معنای واقعی در دیگر شهرهای ما اتفاق میافتد؟! نگاهی دوباره به اقتصاد سیاسی و صنایع خلاق، رساندن این پیام به دولت که نیازمند تئاتر است و بازتعریف تولید حرفهای تئاتر مسائلی هستند که باید به آنها توجه کرد.
ساسان پیروز از اعضای انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر در ادامه این جلسه بیان کرد: بررسیهای ما نشان میدهد بیش از ۹۵ درصد نمایشها، نمایشهایی ورشکسته هستند. هیچ کدام از این نمایشها جز با شور و عشق تولیدکنندگانشان روی صحنه نمیروند. این روندی تدریجی است؛ از ۳۳ میلیارد به ۲۴ میلیارد و از ۲۴ میلیارد به ۲۲ میلیارد رسیدن بودجه ادارهکل هنرهای نمایشی و در مقابل آن افزایش تورم. بخشی از این روند برای ناتوانسازی ادارهکل هنرهای نمایشی است، وقتی پولی وجود ندارد اراده و اختیاری هم وجود ندارد. ما زمانی را شاهد بودیم که حمایتها صد در صدی بود، از زمانی به بعد خلاقیت از دست رفت چون سالنی نبود، در دورهای ایدهای مطرح شد که به نظر میرسید میتواند کمککننده باشد و آن ایده تئاتر خصوصی بود. ما وقتی در مورد هنرمندان تئاتر صحبت میکنیم در مورد جمعیتی ۱۷، ۱۸ هزار نفری حرف میزنیم. فضای فرهنگی برای هر شخص در ایران کمتر از ۱۰ سانتیمتر است و این فاجعه و هشدارآمیز است. هنوز که هنوز است هنرمندان تئاتر حداقل حمایتی را که قرار است از ادارهکل بگیرند نمیگیرند. از وضعیت کمکهای کامل، به تئاتر خصوصی رسیدیم و از مسئولیت دولت کاستیم و در عمل به ناتوانسازی تئاتر پرداختیم.
شهرام گیلآبادی، مدیرعامل خانه تئاتر در ادامه این جلسه با اشاره به اینکه «سال ۹۶ کل گردش مالی تئاتریها به گفته شهرام کرمی ۱۰ میلیارد تومان بود. این اعداد خندهدار است» گفت: میگویند ۵ هزار میلیون تومان بخشودگی مالیاتی در سال به هنرمندان داشتهایم. این گزاره حاصل اتفاقی مضحک در حوزه کارشناسی است که حتی پشتوانه دیداری و میدانی هم ندارد، چه برسد به تحقیقی حسابشده. هنرمند تئاتر ما که کارفرمایی هم پشت خود ندارد از یک کارگر فصلی هم کمتر دیده میشود. چه انتظاری است که وقتی به سرآهنگان فکری این گونه نگاه میشود حمایت درستی صورت بگیرد؟!
طیبه سیاوشی در پایان صحبت هنرمندان تصریح کرد: میگویند اعتقاد به تئاتر وجود دارد یا خیر. این موضوع در مورد موسیقی هم هست و تکلیف حاکمیت با حوزه هنر معلوم نیست. اگر موسیقی را میخواهیم، سازش هم هست ولی ما نمیتوانیم این مسئله را به کسی بباورانیم. بارها از من پرسیدهاند تئاتر که میروی کجا میروی؟ کدام تالار؟ و دوستان جناح دیگرمان همچنان نسبت به تئاتر خصوصی موضع دارند و تلاش ما بر این بوده است که ایرادات وارده به پوشش زنان و لباس مردان از کمیسیون فرهنگی خارج نشود و در همان جا به آن خاتمه دادهایم. ما معتقدیم هنرمند آزاده است و نیازی هم ندارد که به دنبال حاکمیت بدود ولی انتقال مطالبات به حاکمیت میتواند موثر باشد.
احمد مازنی نیز به عنوان آخرین سخنران این نشست گفت: سهم بودجه فرهنگ شش دهم درصد از بودجه کل کشور بود. در حالی که وقتی شعار میدهند میگویند فرهنگ اصل و ریشه است، اما در عمل وقتی میخواهند اهمیت عملی را با اختصاص بودجه نشان بدهند روی فرش هم نه، زیر فرش است. خطاب به آقای روحانی گفتم شش دهم درصد، نه شش درصد، سهم حوزه فرهنگ شش دهم درصد است و گفتم این را هم بگذارید روی باقیاش و مسائل و مشکلات حوزههای مختلف را حل کنید! این شش دهم درصد شامل فرهنگ سنتی، مدرن، تئاتر، سینما، صدا و سیما، انتشارات و… میشود. اگر فرهنگسازی نکردهایم دیر نشده است. اگر در دولت ما، در مجلس ما صحبتی از فرهنگ شد نباید نیازی به توضیح دادن در مورد آن باشد. من یک سال رئیس کمیسیون فرهنگی بودم و به آقای لاریجانی گفتم با این شش دهم درصد چه کنیم؟! ما چرا نمیتوانیم ساختار اداریمان را اصلاح کنیم که صدا و سیمایمان با ۵۰ هزار نیرو فقط مصرفکننده نباشد؟! انتهای این شیوه مدیریت بنبست است. به جای سپردن این کارها به مردم، با وابستگیمان به نفت و به مدد آن به زیباسازی چهره دولتها میپردازیم. ما نیازمند اصلاح ساختاریم و اصلاح ساختار ریشه در کار فرهنگی و هنری دارد. این رسالتی همراه با آسایش نیست. راهش این است که ما جامعه را با خود همراه کنیم.
او در پایان گفت: اولین حلقه مفقوده، حلقه گفتوگو است. گفتوگو پروژه نیست، پروسه است. حلقه دوم مفقوده نظام صنفی است. ما طرح نظام صنفی هنرمندان را در مجلس در دستور کار داریم تا کمک کند و این قانون شود. ما اجازه تجمع نداریم. در حالی که تجمعات صرفا نباید مسلحانه و مخل امنیت باشند. حلقه سمنها نیز شکل گرفته است ولی نیازمند تکمیل است. پیشنهاد من این است که جناب آقای کرمی خلاصه مکتوبی از این جلسه تهیه و آن را به دو دسته تقسیم کنند. بخشی از آن موردی است و پیشنهادم این است که در مورد مسائل کلان جمعی به عنوان ذینفعان، صاحبنظران و متولیان انتخاب شوند و کسانی هم از کمیسیون فرهنگی حضور داشته باشند و این جلسات ادامه یابد.
انتهای پیام