آتلانتیک در گزارشی به توانایی ایران در جنگهای چریکی پرداخت.
به گزارش اعتماد نو به نقل از ایلنا به نقل از آتلانتیک، ایران توانایی زیادی در نبردهای چریکی دارد. استراتژی جنگ چریکی و ائتلاف با بازیگران محلی میتواند درس مهمی برای آمریکا باشد. ایران و آمریکا در برخورد با شرکا و دوستان خود متفاوت هستند. تهران روی تشکیل ائتلافهای استراتژیک بلندمدت در منطقه تمرکز کرده است. این در حالی است که آمریکا بیشتر در این زمینه مانند معامله رفتار کرده و با پایان هر ماموریت شرکای خود را رها میکند.
آمریکاییها و ایرانیها معتقد به جنگهای نیابتی هستند زیرا به خوبی میدانند که درگیری نظامی مستقیم هزینه مالی و جانی زیادی را به همراه خواهد داشت. در نتیجه، تهران و واشنگتن به جای اعزام سربازان خود به جنگهای زمینی پر هزینه و طاقتفرسا با شرکای محلی خود همکاری میکنند. ایران و آمریکا همچنین از قدرت نظامی و تکنولوژیکی خود برای اشتراکگذاری اطلاعات و پشتیبانی از نیروهای نیابتی خود بهرهبرداری میکنند.
اما ایران و آمریکا با یکدیگر تفاوتهایی دارند. ایرانیها بعد از پایان جنگ، متحدان محلی خود را به بازیگران سیاسی قدرتمند در کشورهای منطقه تبدیل کردهاند. حزبالله اکنون به عنوان یکی از گروههای قدرتمند در دولت لبنان است. شبهنظامیان شیعه در عراق متحدان نظامی و سیاسی خوبی برای ایران محسوب میشوند. تهران همچنین با کمک متحدان محلی خود در یمن توانست حملاتی را علیه عربستان سعودی انجام دهد.
این در حالی است که هدف بیشتر جنگهای نظامی آمریکا در سوریه، لیبی، یمن یا سومالی مقابله با تروریسم بوده است. البته نیروهای آمریکایی متحدان محلی خود را در زمینه تشکیل یک حاکمیت مقاوم و امن آموزش میدهند. اما این ماموریت همیشه در اولویتهای بعدی واشنگتن است. برای مثال میتوان به روابط آمریکا با نیروهای دموکراتیک سوریه اشاره کرد. هدف از این اتحاد شکست دادن گروه تروریستی داعش بود. نیروهای آمریکایی پس از پایان ماموریت خود از منطقه عقبنشینی کردند. رهبران کُرد بدون حامی قدرتمندی در داخل یا خارج سوریه رها شدند و تنها ماندند.
آمریکا و ایران به شیوه متفاوتی برای برخورد با متحدان محلی خود را انتخاب میکنند. ایران به دنبال قدرمند کردن اقلیتهای شیعه است. این گروهها اکنون به عنوان اعضای محور مقاومت ایران علیه اسرائیل، آمریکا و عربستان فعالیت می کنند.
این درحالی است که آمریکا متحدان خود را بر پایه نیاز برای شکست دادن یک دشمن مشترک انتخاب میکند. دو طرف در کوتاهمدت برای شکست دادن یک دشمن مشترک متحد میشوند. برای مثال، آمریکا و نیروهای کُرد برای مبارزه با گروه داعش با یکدیگر همکاری کردند. اما رهبران کُرد همچنین در حال تلاش برای گسترش قلمرو خود در نزدیکی مرزهای ترکیه بودهاند. ترکیه یکی از متحدان آمریکا در سازمان ناتو محسوب میشود. بنابراین آمریکا تمایلی برای درگیری با ترکیه نداشت و نظامیان خود را از سوریه خارج کرد.
آمریکا باید از استراتژی ایران در منطقه درس بگیرد. در زمانی میتوان به امنیت بلندمدت دست یافت که ائتلافهای محلی را بر پایه منافع استراتژیک و بلندمدت تشکیل داد.