تازه‌ به دوران رسیده‌های دوست‌داشتنی!

صداپیشه عروسک‌های محبوب تلویزیونی مانند «جناب خان» (خندوانه)، «ببعی» و «آقای همساده» (کلاه قرمزی)، دو سالی است که با بازی در سریال‌های شبکه نمایش خانگی (گلشیفته و هیولا) در مقام بازیگر هم توانسته  است در زمینه ارتباط با مخاطب موفق عمل کند.

محمد بحرانی که به تازگی بازی در سریال «هیولا» را به پایان رسانده است، در گفت‌وگویی با پایگاه خبری ایسنا شرکت کرد تا درباره همکاری با تیم سازنده این سریال بگوید.

از سکانس پایانی شوکه شدم

این هنرمند درباره پایان قصه «هیولا» که بعضا با انتقادهایی همراه بوده است، گفت: از کامنت‌هایی که درباره سریال «هیولا» می‌خواندم به دو دیدگاه رسیدم؛ عده‌ای از پایان کار خیلی شگفت‌زده شده ‌بودند؛ به ویژه سکانس پایانی با بازی فرهاد اصلانی که مخاطبان توقع نداشتند چنین پایانی داشته باشد که انقدر طبیعی باشد. عده‌ای هم که معتقد بودند پایان‌بندی باید مفصل تر می‌بود و تک‌تک کاراکترها معلوم می‌شد که چه سرنوشتی خواهند داشت. من شخصا به سلیقه هر دو طرف احترام می‌گذارم و ترجیح می‌دهم نظری نداشته باشم. به هر حال من هم در این حوزه صرفا یک مخاطبم و بهتر است کارگردان و نویسندگان نظر بدهند که سلیقه‌شان چه بوده و چه اتفاقی افتاده است.

بحرانی سکانس پایانی «هیولا» را زیبا، هنری، دلپذیر و در عین حال میخکوب کننده دانست و درباره‌ی سکانس پایانی«هیولا» و شخصیت «شرافت» گفت: من هم از سکانس پایانی شوکه شدم و تاثیرگذار بود؛ چراکه نمی دانیم که شرافت چه خواهد کرد. ممکن است نیم‌ساعت بعد ۵۰ تومان را دور بیاندازد یا نه؛ برای شخص من به عنوان یک مخاطب، پایان‌بندی دلپذیری بود و سعی نشد به شکل کلیشه‌ای همه چیز به یک اتفاق خوب ختم شود و به نوعی اینگونه باشد که همه، سال‌های سال به خیرو خوشی در کنار هم زندگی کنند.

وی در پاسخ به اینکه آیا فشارهای بیرونی برای پایان قصه وجود داشته است؟ تاکید کرد: از آن جایی که ما بازیگریم صرفا متن‌ها را به ما می دادند و ما  کارمان را انجام می دادیم. حقیقتا از مسائلی که مطرح می شود خبر ندارم؛ چون عملا به ما منتقل نمی‌شود و در این موضع خیلی نمی توانیم اظهارنظر کنیم.

تلاشم را کردم متن نویسندگان را خیلی دستکاری نکنم 

وی درباره‌ی ایفای نقش «غضنفر چمچاره» و اینکه چند درصد از شخصیتی که ایفا کرده، زاییده  ذهن خودش بوده است؟ اظهار کرد: ترجیح خود من این بود که تا جایی که ممکن است مقاصد کارگردان و نویسنده پیاده شود و چارچوب و آن استخوان‌بندی متنی که نوشته شده حفظ شود و اگر در لابه‌لای قصه ظرفیت بداهه‌پردازی هم بود، چیزی اضافه شود. اما اصل کاری که پیاده شد، محصول قلم نویسندگان و ذهنیت کارگردانی آقای مدیری بود. من هم از روز اول سعی  کردم خودم را سانسور نکنم و هر پیشنهادی که به ذهن من می‌رسید به آقای مدیری می‌دادم و ایشان خوشبختانه استقبال می‌کردند.

گزارشی از یک دیدار خاص با نویسندگان کودک و نوجوان
هم اکنون بخوانید

بحرانی با تاکید بر اینکه «هیولا» یک کار تیمی بود، اضافه کرد: اصولا چون اکیپ نویسندگان کار را از قبل می‌شناختم و اعتماد چندین ساله به آنها داشتم،  تلاشم را کردم کار نویسندگان را خیلی دستکاری نکنم  و با همان سرو شکل، درست و دقیق اجرا کنم.

اصطلاحات ترکیه‌ای زیاد در زبانمان نمی‌چرخید

این بازیگر درباره‌ی تکیه‌کلام‌های سریال هیولا که مانند اغلب مجموعه‌های مهران مدیری در بین مخاطبان رایج شده است، در پاسخ به اینکه آیا این تکیه‌کلام‌ها به پیشنهاد خودش بوده یا توسط نویسنده در متن آمده است؟ اظهار کرد: در چارچوب اولیه متن، خانواده‌ای که ما تصویر کردیم، قرار بود خانواده تازه به دوران رسیده‌ای باشند و یکی دو سفر ترکیه‌ای رفته باشند که از اصطلاحات استانبولی هم استفاده کنند. چندین بار که با سیما تیرانداز متن‌ها را خواندیم، دیدیم که اصطلاحات ترکیه‌ای زیاد در زبانمان نمی‌چرخد. خانم تیرانداز اصطلاحاتی مثل بِیبی و … را انتخاب کردند، من هم اوایل، سفری به استامبول داشتم و اصطلاحاتی مثل «دولما باغچه» را واقعا در آنجا شنیده بودم که مکان توریستی و کاخی است که در آنجا آدم‌ها برای دیدن آن پول می‌دهند و آن را می‌بینند؛ بنابراین  تصمیم گرفتم نمکی به چیزهایی که در آنجا دیده بودم اضافه کنم و همه‌ اینها به اعتماد تیم سازنده به یکدیگر برمی‌گردد که با تاکید بر چهارچوب اصلی قصه اتفاق افتاد. در این زمینه از آقایان قاسم‌خانی و برادران ممنونیم.

شخصیت‌هایی که از یک جا به بعد به روند قصه کمک کردند

وی درباره‌ی شخصیتی که در سریال «هیولا» ایفا کرده است، اظهار کرد: نمی‌شود خط‌کشی کرد که کاراکتر «چمچاره» تیپ است یا شخصیت؛ اگر در ذهنتان به شما بگویند که برای غضنفر چمچاره یا همسرش بک‌گراندی بسازید و سلایقی را بگویید و قصه برایشان بسازید، احتمالا می توانید این کار را انجام دهید. به نظرم  شخصیتی مثل چمچاره از حد و اندازه‌های تیپ فراتر رفته به کاراکتر تبدیل شده است. تصور من این است که شاید در چهارچوب اولیه شخصیت‌ها قرار بوده تیپ  باشند، اما از یک جایی به بعد به  روند قصه کمک می کنند و در طول روند نگارش متن و کارگردانی، با راهنمایی‌های آقای مدیری از حد تیپ فراتر رفتند.

چالش محمد بحرانی با خانواده چمچاره

بازیگر سریال «هیولا» درباره‌ی ایفای نقش غضنفر چمچاره که به نوعی نماینده‌ای از آدم‌های تازه به دوران رسیده جامعه محسوب می‌شود، در پاسخ به این پرسش که نقد چنین شخصیت‌هایی چقدر دغدغه‌ی خود او بوده است؟ توضیح داد: چالش بزرگی داشتیم. به هر حال به نظر می‌آمد که به طور کلی خانواده چمچاره یا مهرافزون خانواده مثبتی در قصه نیستند، یعنی تازه به دوران رسیده‌هایی بودند که صفت دوست‌داشتنی برای آنها کاربردی نبود. ما هم سعی کردیم به خاطر کمدی بودن سریال، اغراق‌هایی داشته باشیم و یک جاهایی قاعدتا مخاطب را بخندانیم. اما دغدغه شخصی من وتلاشی که داشتم، این بود که علاوه بر اینکه این شخصیت صفت منفی داشته باشد، اما در مجموع آدم‌ها از شخصیت چمچاره بدشان نیاید؛ شخصیتی که کودکانه‌هایی هم می‌تواند با خودش داشته باشد که تا حدی موفق شدیم و یک جاهایی در روند داستان کارهای مثبتی هم انجام دادیم.

مروری بر عملیات «شیخ فضل الله نوری»
هم اکنون بخوانید

«هیولا» یک جاهایی آدم را می‌ترساند

این بازیگر درباره‌ی انتقادهایی که بعضا در ارتباط با سریال «هیولا» مطرح می‌شود مبنی بر اینکه با شوخی کردن با یکسری خطقرمزها، اصولا قبح یکسری زشتی‌ها را می‌ریزد؟ اظهار کرد: من اینگونه به کار نگاه نمی‌کنم. من می‌گویم زبان کمدی برای این به کار برده می‌شود که تحمل برخی مسائل را آسان کند. طنز هیولا اتفاقا به ما گوشزد می‌کند که چنین معضلاتی در جامعه وجود دارد.  شاید هیولا زیرمجموعه نوعی از نمایش‌نامه‌نویسی که گروتسک نام دارد، قرار بگیرد. گروتسک کمدی سیاه و در بعضی مواقع ترسناک است. به نظرم «هیولا» هم این ویژگی را داشت و یک جاهایی آدم را می‌ترساند. صحنه‌هایی که خودم سر فیلم‌برداری نبودم و بعدا در پخش می‌دیدم، واقعا ترسناک بود از این جهت که به هر حال هیولا بغل گوش همه ما ایستاده است و هر لحظه می تواند در همه ی ما رسوخ پیدا کند. بنابراین نه تنها قبح مسئله را نمی ریزد، بلکه یک نیش تیزی برای همه است که ببینید، حواستان باشد، چه افراد حکومتی که پتانسیل بیشتری برای این کار در مسیرشان می تواند وجود داشته باشند، چه هر کدام از ما از یک معلم ساده گرفته تا یک کارمند ساده، یک بازیگر و یا یک رفتگر  و تمام طبقات معمولی جامعه که حواسشان باشد که هر لحظه  ممکن است آنها هم اسیر ۵۰ تومان تقلبی باشند.

بحرانی درباره‌ی‌ پرداختن به موضوع فساد و نقد اجتماعی با زبان طنز، اظهار کرد: اصولا دست روی هر اتفاق نامطلوبی در جامعه بگذاری، حتما مقاومت‌هایی وجود دارد و فقط هم به حوزه طنز مربوط نمی‌شود. در هر حوزه‌ای که بخواهید کار نمایشی کنید و انتقاداتی را داشته باشید، احتمالا مقاومت‌هایی از سوی دوستانی که درگیر آن مسائل هستند، وجود دارد و این، کار نمایشی  را سخت‌تر می‌کند.

مهران مدیری بخشی از کمدی ایران را جابه جا کرد

محمد بحرانی که بازی در سریال «هیولا» اولین تجربه همکاری‌اش با مهران مدیری محسوب می‌شود، در پایان گفت‌وگو با ایسنا درباره این تجربه توضیح داد: اولین بار، من آقای مدیری را در پشت صحنه «خندوانه» دیدم. سال‌ها مخاطبشان بودم و از نظر خودم ایشان بخشی از کمدی ایران را جابه جا کردند و در نوع نگاه مردم به کمدی خیلی تاثیر داشتند. از «ساعت خوش» گرفته تا «جنگ ۷۷» و الان که کار کردن با ایشان خیلی کیف داشت. ایشان در محیط پشت‌صحنه خیلی آرام و دلپذیر هستند. پیشنهاداتی که می‌دادم می‌پذیرفتند. عوامل پشت صحنه هم تیم خیلی خوبی بودند و حاشیه نداشتند. بازیگران نیز تقریبا کسانی بودند که از قبل می‌شناختم و همکاری با آنها خیلی دلپذیر بود.

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 + 10 =

دکمه بازگشت به بالا