به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی انجمن عکاسان ایران، در بخش نخست نشست دوشنبههای عکاسی، نمایشگاه عکس مهدی حسینی با عنوان «جنگ خاموش» مورد بررسی و نقد قرار گرفت و در بخش دوم با حضور حسین چنعانی، سعید فلاحفر و مهرداد نجمآبادی «طرح موزه عکس ایران» بررسی شد و در سومین بخش این نشست، پیشنهاد «روز عکاسی ایران» با حضور اسماعیل عباسی و محمد مهدی رحیمیان به بحث گذاشته شد.
محمد مهدی رحیمیان، مدیر کمیته علمی و پژوهش انجمن عکاسان ایران در ابتدای این نشست گفت: در اعتماد نو به نقل از برنامه سالانهی «دوشنبههای عکاسی» بخشی به «کارگروه تاریخ عکاسی ایران» اختصاص دارد و بخشی هم به فعالیتهای سایر کمیتههای انجمن عکاسان ایران در ارتباط با اعضاء، موارد و مسائل حقوقی، امور رفاهی، امور نمایشگاهها، ۱۰ روز با عکاسان ایران، دوسالانهها، مقالات و کتابهای مرتبط با عکاسی میپردازد.
در ادامه طرح موزه عکس ایران بررسی شد و رحیمیان گفت: محور اصلی این نشست ضرورت و بررسی موضوع «طرح موزه عکاسی ایران» است. این در حالی است که علیرغم تدریس تاریخ عکاسی ایران و جهان در دانشگاههای ایران در ۳۶ سال گذشته کرسی تاریخ عکاسی ایران را در دانشگاهها ایجاد نکردهایم و این موضوعی است که باید به آن توجهی جدی شود.
حسین چنعانی از مدرسان عکاسی و کارشناس تاریخ عکاسی ایران در دانشگاه هنر گفت: «موزه عکسخانه شهر» توسط شادروان بهمن جلالی و دیگر دوستان از سال ۱۳۷۴ تأسیس شد.
از پیدایش عکاسی در ایران حدود ۱۷۷ سال میگذرد و اگرچه ما مدیون موزه عکسخانه شهر تهران هستیم، اما جایگاه عکاسی ایران تنها به دوره قاجار مربوط نمیشود و این مکان به لحاظ معماری و ساختمان گنجایش این حجم از اطلاعات و آرشیو عکس را ندارد و از طرفی زمان را از دست میدهیم و بسیاری از عکاسان و آرشیوها در حال از بین رفتن است. اگر قرار است انجمن عکاسان ایران کاری را انجام دهد، یک موزه عکاسی است که دربرگیرنده تمام پروسه زمانی ۱۷۷ سال گذشته باشد. عکس در تمام هنرها از جمله سینما، معماری، طراحی لباس، گرافیک و… کمک میکند و هویت ما با عکس ما بر روی یک کارت نشان داده میشود. نیاز است که ما بتوانیم یک اتفاق نظری داشته باشیم و یک اتحادی به خرج دهیم و این موضوع را بنا کنیم.
او افزود: باید موزهای داشته باشیم که درخور شأن ۱۷۷ سال تاریخ عکاسی باشد و بتواند اینها را در خودش نگه دارد و همچنین جنبههای اقتصادی و تفریحی نیز داشته باشد.
سعید فلاحفر، مدرس دانشگاه و پژوهشگر هنر دربارهی استانداردهای موزه گفت: استانداردهای موزه هم استانداردهای مدیریتی است و هم دربرگیرنده دیگر سایر استانداردها است. کارهایی در این حوزه مانند موزه عکسخانه انجام شده است. در زمینه موزه، بحثی درباره کاربری مجدد و احیای یک بنای معماری مطرح است و بحثی دیگر در مورد طراحی معماری. هر کدام از این مباحث به صورت جداگانه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در حوزه احیای معماری که مهمترین شکل و شمایل آن احیای بناهای تاریخی است، تنها به این موضوع بسنده میکنم که در دانشگاههای معتبر دنیا این رشته در سطح دکترا موجود است که به صورت تخصصی به آن میپردازند. موضوعی دیگر نیز طراحی مستقیم بنای مشخص است که اطلاعات آن به ما کمک خواهد کرد که این ظرف حاوی چه چیزهایی خواهد بود.
او در ادامه گفت: در تعریف معماری برای موزهها تعدادی هدف مورد توجه قرار میگیرد که یکی از آنها گردآوری است. باید تمام اسناد و مدارک را گردآوری کنیم و این امر تنها محدود به دو دوربین عکاسی و… نیست و موضوعات بسیار فراتر از این مباحث است. مصالح یک موزه عکاسی مصالح متنوعی است که نباید به اشیای موزهای بسنده کرد. مورد دیگر نگهداری آثار است که بدیهی است بخشی از اسناد و مدارک ما بدون رعایت اصول دقیق نگهداری آثار و اسناد از دست میرود و به جرأت میتوان گفت ما در ۱۰ سال گذشته به اندازه کل تاریخ، اطلاعات فرهنگی خود را از دست دادهایم و هر روزی که این پروژه موزه عکاسی را به تعویق بیندازیم، دادهها، اطلاعات و داشته هایمان را به سرعت وحشتناکی از دست خواهیم داد.
این پژوهشگر هنری با بیان اینکه نمایش آثار نیز مورد دیگری است که یک بروز و نمود اجتماعی برای مخاطب خواهد داشت، اضافه کرد: این موزه قطعا اهداف آموزشی و فرهنگی دارد، موزه عکاسی باید پویایی، تحرک و فعالیت داشته باشد. هر فضای موزهای مانند موزه مورد نظر ما، سه عرصهی مختلف دارد که در طراحی هایمان باید به آن توجه کنیم. یکی از آنها عرصههای عمومی است که تمام افراد میتوانند از آن برخوردار شوند. عرصه دیگر خصوصی بودن است که اهل فن، مدیران، پرسنل و محققین میتوانند وارد این فضا شوند و از آن استفاده کنند و همچنین یک عرصه عمومی و خصوصی مشترکی داریم که شامل فضاهای مشترک بین این دو گروه است. از نظر عملکردی چند عرصه قابل تشخیص در این موزه وجود دارد که در ابتدا فضاهایی است که قرار است ما چیزهایی را به مخاطب نمایش دهیم، مورد دیگر نیز عرصه خدمات علمی و هنری است.
همچنین مهرداد نجم آبادی از اعضای هیأت علمی گروه عکاسی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بیان کرد که در دهه هفتاد موزه «عکسخانه شهر» به کمک بهمن جلالی و رعنا جوادی و در چهارچوب فعالیتهای دفتر پژوهشهای فرهنگی شکل گرفت و نسبت به پژوهش، بررسی آثار، گردآوری اسناد تصویر و تجهیزات عکاسی در دوران قاجار اقدام کرد.
وی اظهار کرد که یکی از وظایف او بررسی عکسها و آلبومهایی بود که برای تایید صحت و اصالت آثار به امانت در اختیار موزه قرار داده شده بود تا پس از تایید توسط موزه خریداری شود. ولی نتوانستند مجموعهی نفیسی مانند معیرالممالک را به لحاظ عدم توان مالی کافی برای موزه خریداری کنند و از دسترس آنها خارج شد.
او در پایان افزود: در ارتباط با تشکیل موزه عکاسی در ابتدا باید دید که این موزه قرار است چه چیزی را نشان دهد، چه آثاری در آن نگهداری و یا چه عکسهایی در آن به نمایش گذاشته شود؟
در بخش دیگری از این نشست نمایشگاه عکس «جنگ خاموش»که توسط مهدی حسینی با موضوع تاثیر تحریمها بر دارو و درمان بیماران سرطانی در گالری محیطی خانه هنرمندان ایران برگزار شده است، بررسی شد.
حسینی درباره این نمایشگاه گفت: موضوع این نمایشگاه اجتماعی است و سعی کردم در آن زاویه و جهت گیری نداشته باشم. درباره تاثیر تحریم داروها بر سرنوشت بیماران سرطانی تاکنون اسناد تصویری از آن چه بر این بیماران گذشته در دسترس نیست و منتشر نشده است، این جنگی است که بدنه جامعه را هدف قرار داده.
در پایان اعتماد نو به نقل از برنامه موضوع «بررسی روز عکاسی ایران» با طرح این موضوع از سوی محمد مهدی رحیمیان و اسماعیل عباسی آغاز شد و در این مورد حسین چنعانی با اشاره به ورود دوربین عکاسی به ایران و تهران در پاییز سال ۱۸۴۲ میلادی روز ۲۵ آذر ماه هر سال را به عنوان روز عکاسی در ایران را از سوی کارشناسان تاریخ عکاسی قاجار پیشنهاد کرد.
همچنین فرشاد عسکریکیا عضو کارگروه تاریخ عکاسی در انجمن عکاسان ایران و عضو هیئت علمی دانشگاه سوره اظهار کرد: اختصاص روز ملی برای عکاسی علاوه بر روز جهانی عکاسی ضرورتی ندارد، زیرا همان روز به قدر کافی مناسبتی معنادار برای تاریخ عکاسی در کل جهان است.
همچنین سعید فلاحفر افزود که تاکنون روز عکاسی ایران از سوی مراجع رسمی پذیرفته نشده و در مناسبتهای تقویم رسمی سالانه ایران گنجانده نشده است.
انتهای پیام