به گزارش ایسنا، این تغییر نزولی نرخ باروری از تحولی در زمینه فرزندآوری خانوادههای ایرانی و تمایل آنها به تکفرزندی حکایت دارد. از سوی دیگر تکفرزندی نتیجه هر عامل یا عواملی که باشد، تغییر بنیادینی نه فقط در ساختار جمعیتشناسی و روند اجتماعیشدن خانواده، بلکه در جنبههای مختلف عملکرد مدرسه و همه ابعاد شخصیت فرد در آینده ایجاد میکند (لام، ۱۹۹۱).
تعداد فرزندان در خانواده و آثار فردی، خانوادگی و اجتماعی آن از مباحث چالشبرانگیزی است که همواره پژوهشگران و اندیشمندان رشتههای علوم انسانی را به خود مشغول کرده است.
نظریهپردازان علوم اجتماعی ارزش فرزند و تعداد آن را بر اساس آداب و سنن اجتماعی و قوانین حاکم بر جامعه (محمودیان و پوررحیم، ۱۳۸۱) و نظریهپردازان اقتصادی تعداد فرزندان را بر اساس منافع و هزینهها ارزیابی میکنند. تعداد فرزندان با توجه به منافع فرزندان مانند کالا، منبع لذت و نیروی کار بودن آنان و تامین والدین در سنین کهولت و بیماری و نگهداری از آنان مورد بررسی قرار میگیرد (لیبنشتاین، ۱۹۷۴).
تبلیغات کاهش تعداد فرزند و ویژگیهای تکفرزندان، عامل تمایل والدین به تکفرزندی
در سالهای اخیر، از یکسو، با توجه به وضعیت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و تبلیغاتی که در زمینه کاهش تعداد فرزند صورت گرفته و از سوی دیگر، با توجه به نتایج برخی از پژوهشها (پوستون و یو، ۱۹۸۶ ؛ سردارپور و همکاران، ۱۳۸۲؛ بیاتی، ۱۳۸۳ )، که بیانگر ویژگیهای مثبت تکفرزندها در برخی زمینههای عاطفی- رفتاری بوده، برخی والدین به داشتن یک فرزند بسنده و برخی دیگر تمایل به داشتن تنها یک فرزند دارند، درحالی که نتیجه برخی از تحقیقات دیگر (فیروزبخت، ۱۳۸۷ ، ص ۱۲۶ ؛ زانگ و دیگران، ۲۰۰۱ )، عکس بوده و ویژگیهای نامطلوبی را برای تکفرزندان نشان میدهد (لیسن و بلانتون، ۲۰۰۱ ، ص ۷۲۸ ؛ عزیزی، ۱۳۹۰ ، ص ۵۳ ).
تک فرزندی پدیدة جدیدی نیست و در گذشته نیز خانوادههای تکفرزند وجود داشتهاند. اگرچه نوع خانواده در ایران پیش از دوره گذار جمعیتی قاعدتا خانواده گسترده بوده، خانوادههایی که افراد از پدربزرگ تا نوادگان در یک خانه زندگی میکردند.
نباید تصور کرد که این شکل خانواده در کل ایران و در میان همه اقشار جامعه رایج بوده، بلکه در کنار خانواده گسترده، خانواده هستهای نیز وجود داشت؛ خانوادههایی که فقط از دو نسل والدین و تعدادی فرزند تشکیل شده بود.
تعداد فرزندان نه بر اساس اعتماد نو به نقل از برنامهریزی و قصد قبلی، بلکه بیشتر به صورت اتفاقی و غیر اعتماد نو به نقل از برنامهریزی شده به دنیا میآمدند. البته گاهی خانواده تکفرزند نیز وجود داشته، بنابراین این نوع تکفرزندی در گذشته چندان به میل و خواسته خانوادهها گره نخورده بود و اگر خانوادهای با یک فرزند عمر خود را سپری میکرد، این خواسته چندان به انتخاب خانواده وابسته نبود این حالت را میتوان تکفرزندی طبیعی نام نهاد.
این نوع تکفرزندی الگوی غالب فرزندآوری نبود، بلکه باروری در سطح بسیار بالایی بود و اغلب خانوادهها تعداد زیادی فرزند داشتند که برخی از این فرزندان بر اثر مرگ و میر بالا جان خود را از دست میدادند.
تصور بر این است که در جامعه امروز نگرش خانوادهها به فرزندآوری و تعداد فرزندان تغییر کرده است . به بیان دیگر، امروزه خانوادهها به « تکفرزندی ارادی » گرایش پیدا کردهاند.
این نوع تکفرزندی به دلیل شرایط نامساعد بهداشتی و مرگ و میر بالا نیست، بلکه والدین به طور ارادی و به دلخواه خود به داشتن یک فرزند اکتفا میکنند. این تغییر در ساختار خانواده و کاهش تعداد فرزند، تغییر در روابط درون خانواده را نیز به همراه داشته و کیفیت زندگی تکفرزند را تحت تأثیر قرار میدهد.
رابطه تعداد فرزندان با افسردگی والدین
فرزند موجب افزایش وابستگی زوجین به همدیگر و افزایش اعتماد در زندگی میشود و انگیزه آنان را برای کسب موفقیت دوچندان میسازد (فریدمن، هکتر و کانازاوا، ۱۹۹۴). برخی نیز با بررسی رابطه سلامت و بیماری والدین با تعداد فرزندان خانواده دریافتند که افسردگی والدین با تعداد فرزندان ارتباط دارد (یانگین، سوزر، سنگون و کوکولو، ۲۰۰۸)؛ هرچند برخی پژوهشهای دیگر این رابطه را گزارش نکردهاند (یساری، افشاری، تدین، کمیلی ثانی و حقیقیزاده، ۱۳۹۰). برخی از روانشناسان تحولی نیز دریافتند که بین تعداد فرزندان خانواده و تحول فرزندان رابطه وجود دارد.
سالهاست که تعداد والدین تکفرزند به دلایل متعددی رو به افزایش است از جمله اینکه تأمین هزینه خانوادههای پرجمعیت دشوار است، والدین به راحتی میتوانند تربیت فرزند خود را تحت کنترل داشته باشند، همه درباره افزایش جمعیت نگران هستند، برخی از والدین مایل نیستند با مشکلاتی که ممکن است میان فرزندان ایجاد شود روبهرو شوند و آنان از پیچیده شدن مسائل خانوادگی که بر اثر چندفرزندی پدید میآید، اجتناب میورزند (پیک هارت، ترجمه حاجی زاده، ۱۳۸۴).
تکفرزندها ویژگیهای مثبتی در زمینه عاطفی-رفتاری دارند، بنابراین برخی والدین به داشتن یک فرزند بسنده میکنند و برخی دیگر تمایل به داشتن تنها یک فرزند دارند. بیشتر زنان و شوهران جوان، به دلیل مشکلات اقتصادی و روحیه رفاهطلبی، از داشتن فرزند امتناع میورزند (ساطوریان و همکاران، ۱۳۹۳)؛ برخی نیز به دلیل مشکلات تربیتی از داشتن فرزند بیشتر خودداری میکنند. بیماریها، مشکلات، اختلالات روانی و بزهکاریهای اجتماعی از دیگر عوامل رویگردانیوالدین از داشتن فرزند بیشتر است (شجاعی، ۱۳۸۶).
تکفرزندی؛ چالشی در فرآیند رشد کودکان
یکی از چالشهای اساسی تغییر جمعیت خانواده آثار و پیامدهای آن در تحول و شخصیت فرزندان است. کاهش تعداد فرزندان، به ویژه تکفرزندی، فرآیند رشد کودکان را با چالش روبهرو میسازد (ناچمن و تامسون، ۱۹۹۸). همشیرگی یک تجربه اجتماعی متفاوت است و ارتباط با همشیران موجب شکلگیری روحیه اجتماعی در کودکان میشود. ادراک اجتماعی، رفتار جامعهپسند و رشد اخلاقی کودکان تحت تاثیر روابط همشیران در نظام خانواده و روابط والدین و کودکان قرار دارد (کمبل، ۲۰۰۶).
رضایت از زندگی والدین با تعداد فرزندانی بیشتر
فرزندآوری با رضایت از زندگی والدین نیز در ارتباط است. کودکان والدین را از تنهایی رهایی میبخشند و موجب نشاط و شادابی آنان میگردند (محمودیان و پوررحیم، ۱۳۸۱). دعوای همشیران میتواند احساس رضایت را در کودکان کاهش دهد، اما صمیمیت آنان افزایش رضایت از زندگی و کاهش افسردگی را به همراه دارد (کیم، هال، کروتر و آزگود، ۲۰۰۷ به نقل از آقامحمدی، ۱۳۹۱). همشیران نشانههای از افسردگی و تنهایی نشان نمیدهند، ارتباط بیشتری با همسالان دارند و در کنار دیگران احساس راحتی بیشتری میکنند (میلوسکی، ۲۰۰۵ به نقل از عزیزی، ۱۳۹۰).
تکفرزندان، فرزندانی با هوشتر و سازگارتر
تکفرزندان، نسبت به بچههای دارای خواهر و برادر، از نظر هوش و کارایی و میزان سازگاری در سطح مطلوبتری قرار دارند (بیاتی، ۱۳۸۳ ، ص ۸۲ ). بیاتی در پژوهش خود به این نتیجه دست یافت که میزان سازگاری تکفرزندان، بیش از کودکانی است که خواهر و برادر دارند (همان، ص ۱۱۱ ). برخی نیز اذعان میکنند که هرچند تکفرزندی به خودی خود مشکل نیست، اما در غیاب روشهای آموزشی مناسب، ممکن است نتایج بدی داشته باشد (ناصحی و رئیسی، ۱۳۸۶، ص ۶۲).
تکفرزندان؛ پرخاشگرتر و مخربتر
میلوسکی ( ۲۰۰۵ )، در پژوهش خود دریافت که کودکان دارای خواهر یا برادر، گرایش بیشتری به سازگاری اجتماعی دارند. همچنین در مطالعاتی که بر روی مهارتهای اجتماعی متمرکز شدند (کاتینگ و دان، ۲۰۰۶)، این نتایج حاصل شد که تکفرزندان پرخاشگر و مخربتر بودند و در بین گروه دوستان، محبوبیت کمتری داشتند و بیشتر قربانی میشوند، درحالی که کودکانی که همشیر داشتند، مهارتهای همکاری بیشتری در گروه دوستان از خود نشان میدادند.
کیتزمن ( ۲۰۰۲ ) معتقد است که زندگی کردن در یک خانواده که حداقل یک عضو همشیر دارد، علاوه بر توسعه مهارتهای اجتماعی و ارتباط صمیمی بین همشیران، هرچند گاهی ممکن است متعارض هم به نظر برسد، اما تجربه این تعارضات در دوران کودکی به دلیل اینکه به کودک اطلاعات اساسی و مهم مدیریت و حل تعارضات را میدهد، ضروری به نظر میرسد (عزیزی، ۱۳۹۰ ، ص ۴۷).
خانوادههای تکفرزند با محدودیت ایفای نقش مواجهاند، زیرا حامل نقش فرزند، امکان ایفای نقش خواهر یا برادر را ندارد و از قابلیتها و مهارتهایی که در روابط بین خواهر برادر شکل میگیرد محروم است. از این رو ماهیت تجربه تکفرزندی و اینکه چگونه به منزله پدیدهای اجتماعی ابراز میشود، باید دقیقا مورد مطالعه قرار گیرد تا فهم عمیقتری از ویژگیهای این پدیده حاصل شود.
ما امکان تجربه مستقیم این پدیده را نداریم، اما تکفرزندان تجارب کم و بیش یکسان و مشترکی را در زندگی روزمره خود سپری میکنند که میتوان این تجارب بیواسطه را به شیوهای عمیق فهم کرد.
آرزوهای والدین بر دوش تکفرزندان
رفتار والدین و شخصیت کودکان تحت تأثیر متغیرهای گوناگونی قرار دارد که یکی از این متغیرها تعداد اعضای خانواده است. تحقیقات نشان دادهاند که در خانوادههایی که تکفرزند هستند، والدین تمام آرزوهای خود را از آن فرزند انتظار دارند و از آنها میخواهند که در تمام عرصههای زندگی بهترین عملکرد را از خود نشان دهد.
منابع:
۱٫ «بررسی پژوهشهای روانشناختی داخلی در تک فرزندی: مرور سیستماتیک». محمود خلیلیلان شلمزاری، ۱۳۹۶، پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده، سال ششم، شماره دهم، بهار ۱۳۹۷، ۹۹-۱۲۵٫
۲٫ «مقایسه ویژگیهای شخصیتی و رضایت از زندگی دانشآموزان خانوادههای دارای تک و دو فرزند با بیش از دو فرزند». محمد زارعی توپخانه. اسلام . پژوهشهای روانشناختی، سال اول، شماره اول، پیاپی ۱، تابستان ۱۳۹۴، ص ۹۵-۱۱۴٫
۳٫ «مقایسه مشکلات رفتاری کودکان در خانوادههای تک فرزند و دو فرزند». روانشناسی و دین، سال هفتم، شماره سوم، پیاپی ۲۷ ، پاییز ۱۳۹۳ ، ص ۶۵ – ۸۰. سید عباس ساطوریان، کارینه طهماسبیان، محمدرضا احمدی. ۱۳۹۳٫
۴٫ «تجربه زیسته تکفرزندان از تکفرزندی: مطالعة دختران بالای ۱۸ سال». جواد شجاعی، بهجت یزدخواستی. زن در توسعه و سیاست، دورة ۱۵ ، شمارة ۴، زمستان ۱۳۹۶، ۴۴۷-۴۷۶٫
۵٫ «رابطه بین شیوههای فرزندپروری والدین با کمالگرایی و خودتنظیمی و مقایسه آن در دانشآموزان خانوادههای تکفرزند و چندفرزند». پریسا فرنودیان، دکتر حسن اسدزاده ، دکتر صغری ابراهیمی قوام، فصلنامه علوم رفتاری.
انتهای پیام