به گزارش ایسنا، رمان «لیبرا» نوشته روبر پنژه با ترجمه عاطفه طاهایی در ۲۲۸ صفحه، با شمارگان ۵۰۰ نسخه توسط نشر مشکی منتشر شده است.
نوشته پشت جلد کتاب: زندگی دیگری جز نوشتن ندارم. هستیام در کتابهایم است… روبر پنژه
روبر پنژه زمانی پا به عرصه رماننویسی گذاشت که به گفته ناتالی ساروت «عصر بدگمانی» بود. عصر بدگمانی خواننده و نویسنده به شخصیتهای داستانی رمانهای کلاسیک، به زمان خطی، به پیرنگی که سرگذشت این شخصیتها را به هم گره میزند. تمام آن چیزهایی که باعث میشد رمان برشی واقعی از زندگی باشد و باورکردنی، حالا تصویر ساختگی و بیجانی را نقش میکرد که خواننده را پس میزد. واقعیت برای خواننده و نویسنده هر دو تغییر کرده بود.
پنژه به شدت به موسیقی کلام اهمیت میدهد، به ریتم و از همه مهمتر به لحن. مفهوم مورد نظر او از لحن البته پیچیدهتر از آن مفهوم متداولی است که همه در زهن داریم یعنی لحن مودبانه، لحن آرام، لحن عصبی و … لحن مورد نظر او ترکیبی است، لحنی خاص که قادر است ذهنیت راوی را منتقل کند و در نهایت فضای کلی رمان را بسازد. او در موخره این کتاب مینویسد: «لحن همیشگی ما، لحنی که برای مثال آدم با خودش حرف میزند یا با نزدیکانش، نوعی ترکیب است از لحنهای گوناگون؛ لحنی که به ارث برده، لحن کتابها، لحنهایی که از زمان کودکی ضبط کردهایم… چقدر جالبتر است تحلیل کردن اجزای تشکیلدهنده لحن طبیعی آدمها و با هر یک از آنها کتابی نوشتن».
همچنین رمان «عشق خرکی» نوشته کترین دان با ترجمه نیما جمالیپور در ۴۸۰ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخه توسط نشر یادشده منتشر شده است.
نوشته پشت جلد کتاب: «عشق خرکی» با یک دوجین شخصیت عجیب و غریب، احساس همدردی و انزجار را همزمان در مخاطب برمیانگیزد و دنیایی خلق میکند که سراسر تخیلی و سرشار از طنز است و هر چه جلوتر میرود جذابتر میشود. وابستگی و گرایش احساسی جامعه آمریکا به گیکها مانند گرایش احساسیاش به مادرها و پای سیب است. این علاقه آمریکاییها به گیکها _ کاوشی کُمیک برای کشف چیزهایی غیرعادی _ همان چیزی است که، در کنار تخیل درخشان نویسنده، باعث موفقیت این رمان شده است.» ستون «بررسی کتاب»، نیویورکتایمز
«این اثر یکی از شگفتانگیزترین رمانهای آمریکایی دهه هشتاد است، یک فانتزی گروتسک و زنده، شبیه «طبل حلبی» گونتر گراس… مانند هر اثری هنری بزرگ، «عشق خرکی» قوانین و قواعد خودش را میآفریند و با آنها دنیایی فراموشناشدنی پدید میآورد.» سیاتلتایمز
کترین دان (۱۹۴۵_۲۰۱۶)، متولد پورتلند در آمریکا، نویسنده، صداپیشه، منتقد کتاب، مجری اعتماد نو به نقل از برنامههای زنده رادیویی، شاعر و همچنین نویسنده و مفسر ورزش بوکس بود.
معروفترین رمان او «عشق خرکی» (۱۹۸۹) نام دارد که جزو نامزدهای نهایی جایزه ملی کتاب آمریکا و جایزه برام استوکر بود. کترین دان بیش از یک دهه از عمر خود را صرف نگارش این رمان کرد و از این سالها به «اوتیسم خصوصی خود» تعبیر میکرد. تیم برتون امتیاز ساخت فیلم براساس این رمان را خریداری کرده است.
دیگر کتاب تازه منتشرشده در نشر مشکی، کتاب «در ستایش سایهها» با عنوان فرعی «نگاهی دیگر به زیباییشناسی ژاپنی» نوشته جونیچیرو تانیزاکی است که با ترجمه علیرضا شلویری در ۱۰۴ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخه به چاپ رسیده است.
نوشته پشت جلد کتاب: «در ستایش سایهها» که سالهاست متنی کلاسیک در مطالعات زیباییشناسی ژاپنی به شمار میرود، بیش از آنکه مقالهای علمی باشد نوشتهای خلاقانه است به قلم یکی از مهمترین رماننویسان ژاپنی سده بیستم. جونیچیرو تانیزاکی در این مقاله، در قالب جستارهایی پراکنده، که در عین حال به هم پیوستهاند، به تامل درباره معماری، دیزاین داخلی، دیزاین، آشپزی، تئاتر، و زیباییشناسی سنتی ژاپنی میپردازد، دریافتهای شخصیاش را با روایتی داستانگونه بیان میکند و یکی از نامتعارفترین نمونههای زیباییشناسی تجربهگرایانه را میآفریند.
انتهای پیام