ایجاد گسلی عمیق میان حقیقت و دروغ

اهالی سیاست به خوبی می دانند آنچه یک حزب را در عالم سیاست اثرگذار می کند نام آن حزب نیست بلکه مانیفست و ظرفیت اعضای آن در حرکت بسوی مرام مشترک است. امروز هم مهم نیست که تشکیلات منشعب شده از اعتماد ملی چه نامی داشته باشد، بلکه مهم آن است که مرامش همان مرامی است که مؤسسان اصلی حزب اعتماد ملی در بدو تأسیس این حزب بر سر آن با هم توافق کردند. توافقی که این روزها با نبود دبیرکل حزب توسط عده ای به فراموشی آگاهانه سپرده شد تا زنجیری بر دست و پایشان برای کسب کرسی قدرت نباشد. منتجب نیا و یارانش وقتی دیدند که دیگر تنها از حزب اعتماد ملی فقط یک نام باقی مانده است و اجازه فعالیت به اعضای ریشه دار و باسابقه این حزب که بر اساس مرام و تفکر اصلاح طلبی خط امامی دور هم جمع شده بودند، داده نمی شود، تصمیم گرفتند تا از این حزب مهاجرت کرده و تشکیلات دیگری را با همان مرام و تیم قدرتمند پایه گذاری کنند. هرچند خیلی ها آرزو داشتند که مجتهد عالیقدر آیت الله رسول منتجب نیا از تلاش های خود خسته شود و به کلی از عالم سیاست خداحافظی کند، اما این عالم بزرگوار همچون گذشته بر عهد خویش ایستاد و از بی معرفتی برخی همراهان دیروز و سنگ اندازان امروز دلسرد نشد و به جای انتقام گیری همه را دعوت به اخلاق کرد و خود سرلوحه این اخلاق مداری سیاسی شد. شاید یکی از خصوصیات وی که باعث شده است جمع کثیری از فعالان سیاسی به او علاقه مند باشند و تعدادی از یارانش هیچگاه او را در اوج مشکلات تنها نگذارند، همین اخلاق مداری او در عالم سیاست باشد.
به هر ترتیب منتجب نیا وعده تشکیل تشکلی جدید را به هم باوران داد و اعلام کرد که در کنگره غیرقانونی و غیرشرعی حزب اعتماد ملی که بناست توسط الیاس حضرتی برگزار شود، شرکت نمی کند. او همچنین به عنوان مجتهدی دینی که از چندین عالم بزرگ تشیع اجازه اجتهاد دارد، شرکت در کنگره پیش روی این حزب را حرام اعلام کرد، چراکه بنیان آن را بر اساس دروغ دانست.
چیزی نگذشت که رؤسای تمامی شاخه ها و کمیته های حزب اعتماد ملی ندای منتجب نیا را لبیک گفتند و اعلام کردند که در کنگره غیرقانونی مهرماه شرکت نخواهند کرد. پس از این ۱۱۰ عضو حزب اعتماد ملی که اکثر آنها از نخبگان این حزب بودند، در نامه ای به دبیرکل محصور اعلام استعفا کردند و خود را پیرو مرام اصلی حزب خواندند. اما موضوع به همینجا ختم نشد تا همین لحظه که این یادداشت به نگارش در می آید، سیل انصراف ها از شرکت در کنگره حزب اعتماد ملی ادامه دارد. در این راستا بر اساس شنیده ها حدود بیست نفر از اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی کنگره را تحریم کرده اند. نام افرادی چون حجت الاسلام و المسلمین رحمت اله بیگدلی، حمیدرضا کارگر، مهدی رسول پناه، مجیدنصیرپور، محمدعلی امامی و خانم مروتی در این میان دیده می شود. تعداد زیادی از مسئولین و اعضای حزب در استانها و شهرستان ها نیز در اعتراض به تلاش های غیرقانونی الیاس حضرتی برای حذف منتجب نیا و هم باوران دیرینه حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی از حزب اعتماد ملی، اعلام کرده اند در کنگره شرکت نخواهند کرد. از این جمله می توان به تحریم های گسترده در استانهای تهران، سیستان وبلوچستان، خوزستان، کهکیلویه و بویراحمد، هرمزگان، یزد، اردبیل و خراسان جنوبی اشاره کرد. تعدادی از شعب حزب در شهرستان ها مانند طبس و ملایر نیز اعلام کرده اند که در کنگره ای که الیاس حضرتی و تیم او برگزار کند، شرکت نخواهند کرد.
امروز حجت نظری از اعضای حزب اعتماد ملی و شورای شهر تهران که اخیراً حضرتی او را به عنوان مسئول کمیته رسانه و تبلیغات معرفی کرده بود، اعلام کرد که در کنگره پیش روی حزب اعتماد ملی حضور پایگاه خبریان ممنوع است و هیچ مهمانی نیز در این کنگره شرکت نخواهد کرد و فضای کنگره کاملاً خصوصی خواهد بود. مسأله ای که ذهن هر انسان روaنفکری را به این سو متبادر می سازد که چرا مدعیان اصلاحات و دموکراسی از یکی از اصلی ترین ارکان دموکراسی یعنی رسانه های مستقل هراس دارند؟! آیا قرار است در این کنگره باز چه تخلفی از آستین عده ای به بیرون آید که نباید رسانه ها در آن حضور یابند؟!
پر واضح است افرادی که دیروز تلاش داشتند تا اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی را مجاب کنند تا با استعفای کروبی موافقت کنند و شتابان با رسانه ها مصاحبه دادند که استعفای آقای کروبی قابل بررسی و قابل پذیرش است، به حذف منتجب نیا و سایر هم باوران کروبی از حزب اعتماد ملی قانع نخواهند شد و به زودی با هزاران بهانه واهی کروبی را تنها به یک اسم در حزب اعتماد ملی تبدیل خواهند کرد. این درحالی است که نیروهای اصیل این حزب که سالها برای حفظ حزبشان و جلوگیری از تعطیل شدنش جنگیدند و هزینه دادند، با نامی دیگر اما با همان اصول به زودی اعلام موجودیت خواهند کرد.

سامان سلیمانی مرند
پنجم مهرماه ۱۳۹۷ خورشیدی