نسل جوان شهرم با فریادهایی نهفته در دل

مدت مدیدیست که جوانان شهر دچار بحران های شدیدی هستند که خود منشا بسیاری از ناهنجاری هاست، بحرانی که به بحران هویت مرسوم شده است. همگان در حرف به این باورند که نسل جوان به عنوان نیروی فعال و محرک و پر تلاش کشور می تواند نقش بزرگی در پیشرفت این جامعه داشته باشند. (جامعه ای که طی اخبار و ارقام جوانان آن روز به روز به سالخوردگی نزدیک و نزدیکتر می شوند) ولی دریغ از آن که در عمل هم توجهی به آنچه می گویند داشته باشند.

حال سوالی که این روزها در ذهنمان به وجود آمده و آن را درگیر خور کرده این است که واقعاً سهم جوانان در شهرم چیست؟
حال و روز شهر خوب نیست یا شاید این گونه بگوییم بهتر است، حال و روز جوانان شهرم خوب نیست، جوانان منزوی و سرخورده که فقط بودن را نفس می کشند و اسمش را این گونه بگذاریم بهتر است حلقه های مفقود شده ی شهرم.
دلیل این سرخوردگی چیست؟
دلیل واضح و روشن است که نسل های دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ از بخت بد خود با قفل استخدام مواجه شده اند و عرصه بر آنها بسته شده است. وقتی که این جوانان بعد از پایان دوره ی خدمت سربازی خود به شهر بر می¬گردند چه باید بکنند؟!
امروزه با یک نگاه اجمالی می شود دریافت متولیدین این سالها در حداقل زندگی خود ناتوان مانده اند.
این جوانان درست در سنی که کلی استعدادها در وجودشان منتظر بیرون آمدن است همه استعدادها در وجودشان مدفون می شود وقتی که بر روی تخت قهوه خانه نشسته و از سوراخ بینی و دهانشان دود قلیان را بیرون می¬دهند استعدادهایشان به سرطان ریه و کبد تبدیل می شود وقتی که یک بسته سیگار در جیب شلوارشان منتظر دود شدن است با همان دود استعدادهایشان به هوا می رود و دود می شود.
این فضا برای همه ما آشناست. روزی همه ی جوانان با امید آشنا بودن و حال با دست خالی از امید برگشته اند. این چیز غریب و دور از ذهنی نیست که خیل عظیمی از جوانان به افسردگی پیوند خورده اند. امیدی که هر چقدر بیشتر به دنبال آن حرکت می کنند دست نیافتنی و دست نیافتنی می شود.
نا امیدی دلیل عمده افسردگی، نا امیدی و سپس افسردگی، احساسی که مانند دومینو به همه جوانان منتقل می¬گردد و همه پس از مدتی متوجه می شوند که آینده خوبی در انتظارشان نیست. آینده برای جوانان مبهم می¬شود و اضطراب آنها را فرا خواهد گرفت و در نتیجه افسرده خواهند شد. دلیل چیست که بسیاری از جوانان تحصیل کرده شهر برای دست یابی به زندگی بهتر ساز خروج از شهر و کشور را می زنند؟
این درست است که به دنبال امید و شادی تصمیماتی می گیرند، اما در جاهای غلط؟!
کاملاً میشود احساس کرد که جوانان بی تفاوت شده اند، خسته شده اند. متاسفانه در این سالها روزگار به گونه¬ای رقم خورده که جوانان به سمت پوچی و نا امیدی می¬روند. وقتی خودمان قدردان این گنجینه ها نباشیم دیگر چه چیزی می ماند تا از آن سخن بگوییم. از بیکاری، درآمد و اقتصاد، از بی انگیزگی تحصیلی، از دلهای شکسته. متاسفانه هیچ چیز در جای خودش قرار ندارد چقدر دردناک است که جملات خوب را تنها در تلویزیون و روزنامه ها و دنیای مجازی می بینیم و می خوانیم ولی در واقعیت چیز دیگر می بینیم و جامعه به ما این گونه نشان می دهد که ما جوانان فقط وجود داریم.
بیایید دست برداریم از محکوم کردن نمایندگان گذشته، بیایید دست برداریم از جناح های چپ و راست. بیایید از مچ گیری دست برداریم و نگران آینده شهر و فرزندانمان باشیم. مسئولین همان طور که ما در صحنه انتخابات برادریمان را ثابت کردیم شما هم تلنگری به خودتان بزنید و این را هم بگوییم جواب هر سلامی از جانب شما علیک است. وقتی به جوانان بی توجه شدیم باید بودجه زندانها و مراکز ترک اعتیاد را گسترش دهیم، وقتی به جوانان بی توجه شدیم باید امنیت کوچه و خیابان ها را پلیس تامین کند. وقتی به جوانان بی توجه شدیم باید آمار طلاق گوش ها را کر کند، وقتی به جوانان بی توجه شدیم باید احترام به انسانیت و بزرگسالان عزیز را در خواب ببینیم. وقتی به جوانان بی توجه شدیم باید انتظار خشونت های اجتماعی و روحی و روانی را داشته باشیم.
شهر ما فومن از آن همه ماست، تالش و گیلک ندارد ما همه فومنی هستیم و قلبمان برای این شهر می تپد باز هم می گوییم بیاییم دست از مچ گیری ها برداریم و نگران آینده شهر و فرزندانمان باشیم، تا خدایی نکرده روزگاری افرادی پیدا نشوند این دوران را برای نسل آینده آن گونه که خود مایلند تعریف کنند.جوانان انتظار دارند، انتظار دارند حداقل های نیاز جامعه عظیم نسل جوان شهرمان از سوی متولیان امر تا اندازه¬ای فراهم گردد. امروز از فرماندار محترم دولت تدبیر و امید انتظار است شورای مشورتی جوانان این شهر را فعال کرده و با میدان دادن به جوانان اجازه¬ی نقش آفرینی به این نسل پویا را بدهند. از جناب حاج مهدی افتخاری انتظار می رود تا از جوانان خوش فکر ستاد انتخاباتی خود به عنوان مشاورین جوان بهره جویند و با مشورت این جوانان میکروفون خاموش فومن در مجلس را روشن کنند. از اعضای محترم شورای شهر و نماینده منتخب فومن خواهانیم بدور از اندیشه های صرف سیاسی و تعصبات حزبی به فعال کردن کمیسیون ها و فعال کردن کار گروه های مرتبط برای آینده شهر بیندیشند و عمل کنند و فراموش نکنیم که این امانت و مقام زودگذر است ولی شهری پاک و پر از آرامش برای آینده خود و فرزندانمان برای همیشه به جا خواهیم گذاشت.

عدالت نیست مدیر ۱۷ میلیون و کارگر یک یا دو میلیون حقوق بگیرد
هم اکنون بخوانید

درد و دل جوانان شهرم را با جمله ای از علامه محمدتقی جعفری به پایان می رسانم:
برای رهروان مسیر معرفت هیچ عامل محرکی مانند اخلاص، معلم و مربی نیست.
و این را هم اضافه کنم چشم هزاران شهید به اعمال شما دوخته شده است.
نگارنده: آرین عموی فومنی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × 5 =

دکمه بازگشت به بالا