پیروزی روحانی با رأی اکثریت مردم، به طور طبیعی باید به تب و تاب دوران رقابتهای انتخاباتی پایان میداد تا دولت منتخب بتواند با آرامش به ایفای مسئولیتهای قانونی و تعهدات انتخاباتی بپردازد. اکثریت اصولگرایان این قاعده رایج سیاسی جهان را پذیرفتند و حداکثر در نقش منتقد ظاهر شدند که رویهای منطقی است اما اقلیتی از رقبای ناکام به تندروی خویش ادامه دادند و روند تخریب دولت منتخب و هنوز مستقر نشده را در پیش گرفتهاند و روزبه روز بر دامنه هجمه خویش میافزایند.
به گزارش اعتماد نو، روزنامه ایران در سرمقاله امروز (یکشنبه) خود با این مقدمه نوشت: “دولت دوازدهم و شخص رئیس جمهوری باید در این شرایط چه کنند؟ از یک سو به نظر میرسد طیف تندرو مخالف دولت چندان در پی بازبینی در روشهای تخریبی سیاستورزی خود نیست و از سوی دیگر دولت دوازدهم باید بتواند در چهار سال آینده کشور را اداره و شرایط بهتری برای شهروندان ایجاد کند؛ آن هم در موقعیتی که تنشهای خارجی نیز فشاری مضاعف به کشور و دولت وارد میکنند.
در اینجا به نظر میرسد دولت و رئیس جمهوری باید برای ادامه موفقیتآمیز مسیر سه موضوع مهم را در اقدامات و رفتار سیاسی خویش لحاظ کرده و به کار ببندند؛ مورد اول قطعاً تمرکز بر اداره بهتر کشور است. این دولت را هیچ چیز جز کارنامه عملکردش زمین نخواهد زد. گروههای تندرو نیز این را به خوبی میدانند و با هدف گرفتن تمرکز دولت در پی ایجاد حواشی جهت بر هم زدن آن هستند. از بین رفتن تمرکز کارهای اجرایی نخستین و سریعترین اثرش را در منفی شدن معیارهای سنجش کارنامه دولت به جای خواهد گذاشت بنابراین دولت باید بتواند بدون وارد شدن به بازی طراحی شده توسط گروههای تندرو، توان و انرژی خود را مصروف امور اجرایی کشور کند. این همان چیزی است که میتواند مهمترین سپر دفاعی دولت باشد. اما مورد دوم و مهم برای دولت در این چهار سال نیز تقویت ائتلاف با طیفهای دیگر اصولگراست. این بر حامیان اصلاحطلب دولت هم واجب است که اردوگاه شکل گرفته در این سو را به لحاظ کمی و کیفی تقویت کنند. همانطور که قسمت زیادی از اصولگرایان طی سالهای گذشته تغییر کرده و به صف اعتدالیون پیوستهاند، این روند در آینده هم ادامه خواهد داشت و دولت و هواداران دولت باید زمینه جذب این افراد و همکاری با آنها را از هماکنون فراهم کرده باشند.
اما مورد سوم آن است که دولت باید این توانمندی را داشته باشد که بدون وارد شدن به بازی تندروها، در مقابل رفتارهای تخریبی آنها مدافع حقوق ملت و منافع ملی نیز باشد. به عبارتی دولت باید ضمن باز گذاشتن فضای نقد و حتی هجمه علیه خود، در موارد ضروری، علنی سازی عملکرد و پشت پردههای گروههای تندرویی را که علیه منافع ملی حرکت میکنند نیز در دستور کار قرار بدهد. این طیفها هر چند باید بتوانند آسوده خاطر به نقد دولت و هر ارگانی بپردازند اما نباید این فضا را داشته باشند که براحتی دروغ گفته، تهمت و افترا زده و مسائل غیرواقعی را در جامعه مطرح کنند.”