امروز دوم خرداد است، ۲۰ سال پس از آن روزی که مشارکت هوشمندی و انتخاب مردم ، فصلی نو را در تاریخ معاصر ایران آغاز کرد. جنبش اصلاحات با پیروزی در آن روز چشمانداز جدیدی در سیاستورزی و حکمروایی گشود و فاصله میان اخلاق و سیاست، جامعه و دولت، دین و دموکراسی و آزادی و عدالت را به کمترین مقدار رساند.
نامزد اصلاحطلب با سخن از جامعه مدنی و حرمت انسان به ریاست جمهوری رسید و در پایان ۸ سال دولتمردی کارنامه درخشانی از خود و خاطرهای ماندگار برای مردم از بهبود معیشت و رونق اقتصاد برجا گذشت. شگفت آنکه مردمی که درگیر با مسائل و تنگناهای اقتصادی و معیشتی بودند، به کسی رأی دادند که دغدغه نخستش آزادی و جامعه مدنی بود. اما برخلاف تصور، تجربه هشت ساله دولت اصلاحات و توفیقهای آن در اقتصاد و فرهنگ و سیاست، نشانه درستی رأی ملت شد. اینک پس از دو دهه دوم خرداد ۷۶ در ۲۹ اردیبهشت ۹۶ تکرار شده است.
باز هم مردم آمدند و آگاهانه به تداوم اصلاحات و اعتدال رأی دادند. حماسه اردیبهشت حماسه شور و شعور و رشد ملی بود. دو فکر، دو راه و دو سیاست در رقابتی فراگیر به میدان آمدند. در یک سو رئیس جمهوری و دولت مستقر بر صندلی اتهام نشستند و در معرض همه گونه انگ و رنگ قرار گرفتند و در سوی دیگر رقیبان با همه توان راه را بر «انقلاب طبقات فزاینده» گشودند تا بلکه جامعه یا حداقل سطوح و بخشهای بزرگی از آن را به «انقلاب سرخوردگیهای فزاینده» نزدیک کنند.
اما ادراک، ظرفیت، عقلانیت و دوراندیشی جامعه ایرانی در روز جمعه ۲۹ اردیبهشت سرنوشتی دیگر رقم زد. «آری» به تدبیر و امید نگذاشت که پروژه دموکراسی، پیشرفت، آزادی و امنیت پایدار ناتمام بماند. رأی چشمگیر به دکتر حسن روحانی و مشارکت معنادار مردم در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا ورود به مدار دیگری از تلاش بی وقفه و امید بخش ملت ایران را به وضوح نشان میدهد. مدار نویی که در آن گفتوگو و تفاهم ملی برای غلبه بر همه مسائل و مشکلاتی که جامعه امروز ما دست به گریبان آنها است، متصور و ممکن به نظر میرسد.