هنرمندان فعال جامعه موسیقی در اعتراض به سیاستها و مدیریت جشنواره موسیقی فجر نامهای به وزیر دولت تدبیر و امید نوشتهاند که در آن لزوم بازنگری در سیاستگذاری جشنواره را خواستار شدند.
به گزارش اعتماد نو به نقل ازایسکانیوز ، هنرمندان در این نامه که روز گذشته به دفتر وزیر ارشاد ارائه شده، مشکلاتی از جمله نبود آئین نامه ، برخورد سلیقه اى ، ساختار محفلى ، تبعیض ، عدم شفافیت مالى ، بى نظمى و … درجشنواره ى فجر سال گذشته و حضور دوبارهى چهرههایی که با حضورشان در تیم برگزاری، اعتراض جامعه موسیقی را برانگیخته بودند، به عنوان بى احترامى به جامعه ى موسیقى عنوان کرده اند.
در بین امضاکنندگان این نامه که به امضای هفتصد عضو خانواده موسیقی رسیده، نام چهرههاى شناخته شده موسیقى ایران از سراسر کشور دیده میشود.
متن نامه سرگشاده به وزیر را میتوانید در ضمیمه این پیام مشاهده کنید.
جناب آقای صالحی امیری
وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسالمی
با سالم و احترام، ضمن آرزوی موفقیت در جایگاه خطیر و حساس وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی کشور الزم میدانیم به استحضار برسانیم
همانگونه که خود حتماً آگاهید، جشنوارهی بینالمللی موسیقی فجر در ادامه سیاستهای یک بام و دو هوای بخش حاکمیت و بیمهریهای
مکرر به هنر موسیقی در طول سال و پرداختن و توجه به آن تنها در یک دورهی نهایتاً ده روزه نتوانسته اعتماد بسیاری از موسیقیدانان کشور
را به خود جلب کند. از سوی دیگر برای این جشنواره نیز به عنوان مهمترین رویداد دولتی در حوزهی موسیقی هم تا به امروز و پس از سی و
یک دوره برگزاری هنوز هیچ اساسنامه، چارچوب و یا دستورالعملی مدون ارائه نشده و به تبع آن گویا هدفی مشخص نیز برای آن متصور نیست
که خود شاید گواهی دیگرست از بیتوجهیها و بیمهریهای حاکمیت نسبت به این هنر ارجمند. گردانندگان و مدیران این جشنواره همواره
تنها بر اساس روابط و تشخیص مسوولین وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی و معاونت هنری آن مشخص شدهاند و بنا بر نبود هیچ قاعدهای
صرفاً بر اساس نظر، سلیقه و دغدغهی خود پیشرفتهاند. این نکات از جمله دالیلی است که باعث شده تا رویدادی که از سوی دولتها به عنوان
مهمترین همایش موسیقایی سال عنوان میشود و بنا بر ویژگیهایی چون مناسبت، بودجه، حمایتهای دولتی، ثبات، استمرار و فراگیر بودن
بایستی پس از بیش از سی دوره تجربهی اجرا مهمترین اتفاق هنری سال در زمینهی موسیقی تلقی و موجد جریانها و حرکتهای موثر و مفید
در فضای موسیقی کشور واقع میشد، در بیشتر موارد در حد یک شعار، نمایشی تبلیغاتی و یک رفع تکلیف دولتی تنزل یابد و با بیعالقگی و
بیانگیزگی بخش مهمی از هنرمندان و فعاالن این حوزه مواجه شود.
متاسفانه سال گذشته مدیریت و اجرای جشنواره با سپرده شدن به مدیرعامل خانهی موسیقی که خود در آن زمان بهواسطهی عملکردش در آن
نهاد هدف شدیدترین اعتراضات و انتقادات جامعهی موسیقی قرار داشت، علیرغم تذکر، انتقاد و اعتراض بسیاری از فعاالن و دلسوزان عرصه های
موسیقی و رسانه باعث شد تا این دور از جشنواره نهایتاً به گونهای پیش رود که ضعیفترین و پرحاشیهترین دورهی تاریخ جشنوارههای موسیقی
فجر را چه در حوزهی نظر و چه در عرصهی عمل رقم بزند. تذکرات، ایرادات، نواقص و کاستیهای بسیاری قبل، در زمان برگزاری و پس از آن
از سوی اهالی موسیقی و رسانه مطرح شد )گزیدهای از این موارد به پیوست تقدیم میشود( و در هر عنوان صاحبنظرانی خواستار گفت وگوی
رو در رو در محضر اهالی موسیقی و پایگاه خبریان این حوزه با مدیران جشنواره شدند. درخواستی که متاسفانه هیچگاه از سوی مدیران در واکنشی
مسبوق به سابقه اجابت نشد و معدود پاسخهای پراکنده آنچنان مبهم بود که نتوانست پاسخگو و برآورندهی انتظارات افکار عمومی جامعه
موسیقی باشد. اهم این موارد به گواه رسانهها و جلسات نقد برگزار شده به شرح زیر است:
۱ .بی اعتماد نو به نقل از برنامگی و ابهام در اعتماد نو به نقل از برنامهریزی، اطالعرسانی، گزینش گروهها و اجرای اعتماد نو به نقل از برنامهها.
۲ .عدم رعایت انصاف و بیضابطه بودن دستمزد گروهها و عوامل اجرایی صرفاً بنا بر روابط.
۳ .ابهام در چگونگی فروش بلیت، هویت سایتهای مربوط و روابط برخی از آنها با مدیران جشنواره.
۴ .ابهام در نقش و عملکرد حامیان خصوصی و تجاری مالی جشنواره و ارتباطات موجود با گردانندگان جشنواره.
۵ .ابهام در شیوهی انتخاب داوران و وجود ایراداتی ساختاری و جدی در نحوهی داوری، قوانین و اعطای جوایز.
۶ .عدم شفافیت در مسایل مالی و بسنده کردن به گزارشی بسیار کوتاه، کلی، مبهم و دیرهنگام علیرغم وعدهی مدیر جشنواره به ایجاد
اتاق شیشهای در این مورد.
۷ .حذف جمع کثیری از اهالی موسیقی به نفع گروهی خاص و اطرافیانشان چه در بخش جایزهی باربد و چه بخش اجرایی جشنواره.
۸ .دیدگاه صرفاً تجاری و عوامگرایانه به موسیقی در مقابل بیتوجهی و حذف بسیاری دیدگاههای هنری ناب و یا بخشهای مرتبط با آن
مانند نسلی دیگر و استعدادهای درخشان.
۹ .مرکزگرایی صرف و بیتوجهی به موسیقی شهرستانها و فعاالن موسیقی مناطق دیگر و نسل جوان با حذف بخشهای مربوطه.
۱۰ .استفاده از بودجهی جشنواره برای جذب برخی هنرمندان و اصحاب رسانه و خرید غیرمستقیم اعتبار برای خانهی موسیقی که در آن
زمان به شدت زیر انتقادات جامعهی موسیقی قرار داشت.
با توجه به موارد فوق، ما جمعى از هنرمندان فعال در حوزههاى مختلف موسیقى، انتصاب دوبارهى مدیر جشنوارهى فجر گذشته را برای دورهی
آتی، بىتوجهى و حتی دهنکجی به انتقادهاى بىجواب جامعهى موسیقى، رسانه و هنر مىدانیم و در راستای ارجح دانستن مصالح عمومی و
درازمدت جامعهی موسیقی بر منافع شخصی و مقطعی افراد در هر رتبه و جایگاهی خواستار رسیدگی به شبهات اعالم شده از سوی جنابعالی
به عنوان متولی فرهنگ کشور و به تبع آن موسیقی بوده و اعالم میکنیم که حضور در هر رویداد و جشنوارهاى بدون شفافیت الزم، ضوابط و
چارچوب مشخص و مدیریتی دلسوز، پاسخگو و به دور از دیدگاههای جناحی را به زیان هنر موسیقی و اهالی آن میدانیم.
با سپاس