از جانب غربی ها خبرهای خوبی نمی‌رسد. در آمریکا که رسما وضع نگران‌کننده است، عنقریب فرانسه هم نگران‌کننده می‌شود…

به گزارش اعتماد نو به نقل از رونامه اعتماد، بعضی دانشجوها و روشنفکرهای آمریکا بازی‌ای طراحی کرده‌اند که ترامپ را معادل زامبی یا بمب اتم یا بلای آسمانی گرفته‌اند. اسمش را گذاشته‌اند «چالش ترامپ» یا «ترامپ چلنج». (به نظرم «کلنجار» معادل بهتری است برای چلنج تا چالش. اخیرا «چالش» هم مثل «گفتمان» خیلی فراگیر شده و ملت با ربط و بی‌ربط استعمالش می‌کنند.) در این بازی، هر کجا که جمعی حضور دارند، مثل سر کلاس، در میدان ورزشی، در بازار، یک نفر وارد می‌شود و داد می‌زند «ترامپ دارد می‌آید.» بعد ملت با خنده و شوخی ادای ترس درمی‌آورند، به حالت مرده می‌افتند کف زمین، یا مثل کسی که ترسیده باشد می‌روند و یک گوشه‌ای قایم می‌شوند. این بازی، شوخی و مسخره است اما بیان گرافیکی قابل تاملی دارد: «ترامپ دارد می‌آید و دمار از روزگار ملت درمی‌آورد.» در اینترنت سرچ کنید فیلم‌های مربوط به این چالش را می‌توانید پیدا کنید. بد نیست که ببینید آمریکایی‌ها چقدر نگرانند. دارند شوخی می‌کنند و می‌خندند اما معلوم است که حقیقتا نگرانند. لااقل آدم‌حسابی‌های آمریکا نگرانند. اگر فامیل و رفیق حسابی در آن صفحات دارید، زنگ بزنید و ازش خبر بگیرید. البته فامیل سلطنت‌طلب و مبتذل توی یک حال و هوای دیگرند و اصلا ملتفت اتفاق پیش آمده، نیستند. حتی ذوق هم می‌کنند که یکی مثل ترامپ آمده؛ نامه هم برایش می‌نویسند که تو را به خدا بیا و ما را نجات بده… در همین‌جا هم بعضی‌ها زیرزیرکی ذوق می‌کنند و بر ما و امثال ما خفیه خمبک می‌زنند. اما آنهایی که از ساز و کار جهان مطلعند می‌دانند که آمریکا تقسیم می‌شود به اَفتر/ بی‌فور ترامپ. آمریکایی که در اخبار این روزها می‌بینیمش همان چیزی است که جان شیفته هنرمندان، جلوتر از اینها پیش‌بینی‌اش کرده بود: زامبی. هنرمندان شاخک‌های تیزی دارند و بعضی امور پنهان را جلوتر از بقیه و حتی جلوتر از سیاستمداران حس می‌کنند. سال‌هاست که جنگ دنیاها، انتشار ویروس‌های مرگبار، افتادن کار به دست دیوانه‌ها و اوانجلیست‌ها را با سنسورهای هنری خویش دریافته‌اند. امیدوارم جزو آن دسته از مردمی نباشید که ادبیات و فیلم‌هایی از این دست را تحقیر می‌کنند و سرگرمی صرف‌شان برمی‌شمرند. البته که در هر قماشی کلاش و قالتاق هم داریم. در بین فیلمسازان و داستان‌پردازان هم بساز و بفروش کم نیست. اما در مراتب بالاتر پیشگوهایی هستند که آینده جهان را حس کرده‌اند و شوخی و جدی چنین وضعیت تیره و تاری را حدس زده‌اند. از من بپرسید، می‌گویم که هنرمندان به واسطه تخیل قوی‌شان توانسته‌اند تا پشت دروازه‌های ملکوت راه پیدا کنند و خبرهای آینده را استراق سمع کنند. اینها به شکلی شهودی توانسته‌اند پرده‌ها را کنار بزنند و ببینند که اگر کار به دست «مسیحیان صهیونیست» بیفتد چه بر سر ملت بیچاره می‌آید. اگر اهل تاویل باشید سخت نیست که دریابید کم‌کم زامبی‌ها در حال تدارک و تسلیحند که به مردمان حمله کنند. سرمایه‌داری افسارگسیخته با تولید «زامبی»های نامیرا در صدد تصاحب بقیه جهان است. همین مختصری که هنوز به تصرف سرمایه‌داران درنیامده به کمک اوانجلیست‌ها در می‌آید. برای همین است که می‌گویم بازی کلنجار ترامپ را باید جدی گرفت. یک اتفاقی در شرف وقوع است… از تعبیر «ابتذال شر» استفاده نمی‌کنم اما خوب که در ساز و کار جهان نگاه کنید، درمی‌یابید که شر در حال انسجام و گسترش است. سرریز شر به اروپا هم سرایت می‌کند و به این معنا صف‌بندی جدیدی دارد در جهان صورت می‌گیرد و این کهن الگوی نزاع خیر و شر دارد صورتی جدید به خود می‌گیرد و لباسی جدید می‌پوشد… شاید فکر کنید من هپروتی شده‌ام و دارم خیال‌پردازی می‌کنم و داستان‌های علمی- تخیلی تعریف می‌کنم. اما اگر به گذشته جهان نگاه کنید می‌بینید که اتفاقا داستان‌های علمی – تخیلی خیلی هم دور از واقعیت نبوده‌اند. مسیری که دنیا تا کنون پیموده چیزی جز همین نبرد خیر و شر نبوده. اگر خوب نگاه کرده باشید خیر و شر مدام جای‌شان را باهم عوض کرده‌اند و لباس هم را پوشیده‌اند. من‌بعد هم همین کار را می‌کنند. اما به واسطه پیشرفت‌های علمی، به واسطه ظهور نیروهای جدید، به جهت قدرت گرفتن طمعکاران، به جهت اقبال عمومی به خشونت و به جهت اینکه آرماگدون (هارمجدون) راست دربیاید و به هزار و یک جهت دیگر، عقل حکم می‌کند که بیشتر از قبل نگران باشیم… نگران از این جهت که از خودمان مراقبت کنیم و حواس‌مان به دنیا و به خودمان باشد. اما تهش کار که از دست خدا درنمی‌رود. جهان جز به مشیت حق نمی‌چرخد.